~گربه فروشی خانم لوبیا~
~گربه فروشی خانم لوبیا~
خواندن ۱ دقیقه·۹ ماه پیش

چشم ها هرگز دروغ نمی گویند

همیشه که نباید چشم ها

سبز باشند ،

یا عسلی ،

یا حتی آبی ؛

گاهی هم می شود در تکه شکلات های چشانش غرق شد

غرق شد در آن شیره ی افرا و خیلی چیز ها را یافت

از جمله دنیای شکلاتی و قهوه ای را که ستاره ای در میان ان گمشده است

شاید توانست ستاره را در میان انها پیدا کرد

شاید هم فرد خسته ای که

خیلی وقت است

که دیگر نمی داند کیست؟!

میدانید چشم ها خیلی چیز‌ها را می گویند

از درد ،

از جنون ،

از دوستی ،

از نفرت ،

از انگیزه ،

از عشق ؛

اما آنها ، هیچگاه مهمل نمی بافند

آری ، چشم ها هرگز دروغ نمی گویند !

چشمدروغداستانشعردلنوشته
زِندِگیمون یه کارمایِ #پارادوکس وارهِ ... :))
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید