لا کُرُن
لا کُرُن
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

جلبک روی مریخ (قسمت سیزدهم)

بچه‌های کوچکی بودند که پا به زمین می‌کوبیدند و می‌خواستند زمین را از مدار خارج کنند. بچه‌های سیلیکونی حاصل جهش ژنتیکی. طبیعی است که بچه‌ها همیشه از لب و‌ پستان مادرها رشد یا جهش کنند. موی مادرشان را می‌کشیدند و زجر زندگی را. معمولا یک چیزی را نمی‌خواستند یا می‌خواستند و یا خود مادرشان را. گریه می‌کردند و جیغ می‌کشیدند و زجر. احتمالا کم‌کم که بزرگ می‌شوند فکر می‌کنند که راه زندگی را یاد گرفته‌اند اما هربار مسیر تازه‌ای هست که نمی‌دانند و تا می‌آیند بدانند کجا هستند زمان زیادی گذشته و عمر آن‌ها تمام به آزمون و خطا طی شده مثل همان زمان ما. آن‌وقت‌ها ما می‌خواستیم که فرزندآوری را متوقف کنیم و اداره‌ی جهانی لذات کودکی هم موافق آن بود، آن‌وقت‌ها زندگی به رنج آن نمی‌ارزید، اما خب گویا همه این عقیده را نداشتند و الان هم که هزار سال گذشته دیگر اصلا هیچکس نمی‌داند عقیده چیست. از آن‌ها که در ایستگاه تله‌پورت به کُرات دیگر بودند پرسیدم.


داستانکداستان‌وارهداستانعلمی‌تخیلی
سال‌ها پیش وبلاگ داشتم. الآن اینجا رو انتخاب کردم چون شبکه‌های اجتماعی رو برای نوشته‌هام مناسب نمی‌دیدم. داستانی،‌ شعری، افاضات و تراوشات ذهنی‌ای، چیزی...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید