ویرگول
ورودثبت نام
مانا
مانامن روانکاو و درمانگر تحلیلی هستم و اینجا نوشته های خودم رو به اشتراک می‌گذارم
مانا
مانا
خواندن ۲ دقیقه·۳ ماه پیش

داستان کوتاه"چراغی در ظهیر الدوله"

شاعری در جاده پیچید و مینی‌بوس کودکان مدرسه‌ای را دید که داشت در دل ماشینش می‌آمد.

نگاه معصومانه‌ی پسربچه‌ای با لبخند کودکانه‌ی سرخوشش در چشمش خیره جا ماند و کودکان شاد از زیستن را در دلش جا داد. دلش را به دریا زد و فرمان را به سمت خارج جاده چرخاند... ماشین چپ کرد و شاعره برای همیشه رفت.

امروز صبح، مادرش پیش از خروج از خانه، وقتی به رسم همیشه گونه‌هایش را بوسید، به او گفت: «لب‌هایت سرد است... مراقب خودت باش.»

در آخرین قطعه شعرش نوشته بود: «باید برای روزنامه‌ی فردا تسلیتی فرستاد...»

گویی چیزی در درونش می‌دانست که همه‌چیز تمام شده است و قرار است به خاکِ خاک‌پذیرنده بپیوندد.

امروز ظهیرالدوله جهنم است. امروز ظهیرالدوله دارد می‌گرید. امروز ظهیرالدوله شاعره‌ای را به قدمت تاریخ در خود جای می‌دهد.

امروز خاک چقدر غریب است و چراغی برایش آورده‌اند تا در کوچه‌ی خوشبختی خود بنگرد. مادرش فانوس به‌دست است و برف‌ها را می‌کوبد و می‌روبد و قدم به قدم به تاریکی مطلق آن خاک سیاه می‌رسد.

پشت آینه‌ی طاقچه هنوز تار مویی به‌جا مانده از زنی که روزی او را باد با خود برد و به انتهای نیستی انداخت.

و دیگر حتی صدایی نیز باقی نماند. تنها برف بود بر سر گوری سرد که از لابه‌لایش لاله‌ای غنچه داده بود و سرخی‌اش در هوا پخش می‌شد.

آری، سایه‌ای بود از امروز و دیروزها و هرروزها که در آینه‌ی تکرار، دخترکی را به یاد می‌آوردند؛ دختری که به ناخن‌هایش برگ گل کوکب چسبانده بود. و پسرانی که بدو عاشق بودند، با همان پاهای نازک و گردن‌های باریک، می‌گریستند و آه می‌کشیدند.

پژواک این غم از کناره‌ی شب عبور نمی‌کند و هنوز، بعد از گذشت بیش از نیم قرن، رفتن شاعره‌ای تن هر اهل ادبی را می‌لرزاند و لحظاتی تیری می‌زند به قلبش.

ظهیرالدوله دیگر شده خانه‌ی شاعره‌ی قصه‌ی تلخ ما. جایی که هر روز دخترکان عاشق به یاد آن زن و آن چراغ و آن گور تلخ بدان‌جا سر می‌زنند و در آینه‌ی چشم، تصویر فروغ را بر گور سرد می‌یابند. درخششی که نشان می‌دهد چگونه جهان را به جایی روشن‌تر از دیروز بدل خواهد کرد.

~مانا

فروغ فرخزادداستانداستان کوتاه
۳
۰
مانا
مانا
من روانکاو و درمانگر تحلیلی هستم و اینجا نوشته های خودم رو به اشتراک می‌گذارم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید