چگونه افکار مزاحم، بدون اختیار و انتخاب ما در ذهنمان پرسه میزنند و باعث کمشدن تمرکز، بیخوابی و افت راندمان ذهنیمان می شوند؟
جریان افکار انسان اغلب با دخالت افکار، تصاویر ذهنی و تکانه های ناخواسته و غیرعمدی متوقف میشود که مانع تمرکز بر هدف می شوند و اغلب به نظر می رسد که با ارزش های ما ناسازگار هستند. ذهن انسان یک پرده پر نقشونگار و غنی از افکار، تصاویر ذهنی، احساسات، حواس و تکانه های دائماً متغیر است.
شرایط لازم و کافی برای اینکه یک فکر، مزاحم در نظر گرفته شود این است که در فعالیت مداوم وقفه ایجاد کند، به یک منشأ درونی نسبت داده شود و کنترل آن مشکل باشد.
حال به بررسی راههای مختلف برای رهایی و مدیریت این مسئله میپردازیم:
بد نیست قبل از پرداختن به این مسئله، به چند مثال بپردازیم:
فردی یک حادثه بد مثلاً تصادف برای او پیشآمده و صحنهی آن جلوی چشمش است و مدام در حال آزار اوست.
شخصی که مدام ترس ازدستدادن شغل یا هر داشتهی دیگری را دارد، مدام در ذهن او تکرار میشود و باعث آزار او میشود.
شخصی که مدام حسرت گذشتهی نچندان مطلوب خود را میخورد و فکر آن در حال آزاردادن اوست.
بنابراین، به چنین نتیجهای میرسیم:
یک فکر آزاردهنده در ذهنمان وجود دارد.
بدون دخالت، اختیار و خارج از کنترل ماست.
مدام در حال تکرارشدن است و موجب آزار ماست.
و نتایج آزاردهندهای برایمان به وجود میآورد مثل: مشکل تمرکز، بیخوابی، ازدستدادن احساس ارزشمندی، کلافگی، بیقراری، ناتوانی در شروع یا به سرانجام رساندن هر نوع وظیفهای که بر عهدهی ماست.
فرار، فراموشی یا مشغولشدن به انجام کاری دیگر برای فرار از این هجمههای آزاردهندهی ذهنی... کدام یک راهگشاست؟! آیا تلاش برای فراموشی آنها نتیجهای دارد؟
پیش از هر چیز شناخت و بررسی دقیق و همهجانبه این افکار و مکتوب کردن آنها.
جداسازی هر گروه موضوع فکری و بارش فکری در هر بخش از موضوعات فکری.
بهعنوانمثال فردی که تصمیمات گذشته اذیتش میکنند و ترس ازدستدادن شغلش را دارد. یا حسرت اینکه چرا داخل یک خانوادهی ثروتمند یا آگاه و پشتیبان به دنیا نیامدم که الآن وضعیتم این جور بد باشد.
پس شروع به نوشتن جزئیات هجمههای متعدد افکارمان، با موضوعات مختلف میکنیم.
اگر بیکار شوم:
چطور پول قسطهایم رو چطور پرداخت کنم؟
هزینهی مخارج زندگیام را از کجا تأمین کنم؟
دیگر کاری پیدا نمیکنم تو این شرایط اقتصادی!
احتمال یا دلیل اخراجشدن یا ازدستدادن شغلم چیست؟
فکرکردن به مشکلی که در صورت به وجود آمدنش نتایج بدی را برای شخص به وجود میآورد.
گام بعدی فاجعهانگیزترین اتفاقی که امکان دارد درباره مسئله موردنظر صورت گیرد را در نظر بگیرید (بهتر است که نوشته شود). بهعنوانمثال به شغلم را از دست بدهم آنگاه توان پرداخت مخارج خانوادهام را ندارم، نمیتوانم از پس اجارهخانهام بر بیایم، اگر اقساط وامم را بهموقع پرداخت نکنم اعتبار خود را از دست میدهم و.....
و اما راهحل چنین مسئلهی مهمی چیست؟
ازدستدادن کار و نتیجهی آن بیپولی و دردسرهایش. یکی از این راهحلها برای حل چنین مسئلهای، افزایش مهارت و تخصص خود است. تاحدامکان غیرقابلجایگزین باشیم و توان انجام کارهای مختلف را داشته باشیم و .......
روزانه وقتی را برای مراقبه کردن بگذارید:
به گوشهای آرام بروید، بنشینید یا دراز بکشید، بهتر است که چشمهایتان را ببندید.
دستها و پاهایتان را شل کنید و بهآرامی و عمیق نفس بکشید.
حال هر فکر و تصویری که از ذهنتان میگذرد را مشاهده کنید و هیچ مقاومتی برای فکرنکردن و فراموشکردن آنها نکنید.
این فرایند را روزانه حداقل به مدت پنج دقیقه انجام دهید.
ورزشکردن را در برنامه روزانه خود قرار دهید. پیادهروی، دویدن، طناب زدن و...
همیشه کاغذ و قلم به همراه خود داشته باشید (قطعاً تلفن همراه میتواند جایگزین کاغذ و قلم شود با استفاده از برنامههایی مثل Microsoft To Do ( تا در مواقعی که افکار به سراغتان میآیند، آنها را مکتوب کنید تا در فرصتی مناسبتر به آن رسیدگی کنید.