Mohanna khojaste
Mohanna khojaste
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

دی می‌شد و گفتم صنما عهد به جای آر



شماره 2 :

معشوق بی وفا و عهد شکن که بر سر قول و قرارهای خود نمی ماند.

در رابطه های امروز شاید جفاکاری معشوق رایج نباشد! اما عهد شکستن و قول و قرارها را به باد دادن در هر گوشه ای دیده میشود.

" عهد بستی و شکستی و ز ما بگسستی

عهد کردم که دگر عهد تو باور نکنم " خواجوی کرمانی

▪︎گاهی از همان ابتدای کار عاشق بیچاره میداند اعتمادی به این عهد نیست :

" من اول روز دانستم که این عهد

که با من میکنی محکم نباشد " سعدی

▪︎گاهی هم بی وفایی معشوق بعدا هویدا میشود :

" من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی

عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی " سعدی

▪︎گاهی هم تشخیص عهد شکنی دشوار است :

" مرا با توست پیمانی تو با من کرده ای عهدی

شکستی عهد یا هستی بر آن پیمان نمیدانم " وحشی بافقی


در مقابل این عهد شکنی ها عاشق چه کار میکند؟

یک - با همه ی بی وفایی معشوق بر سر عهد خود میماند :

" مرا به هیچ بدادی و من هنوز بر آنم

که از وجود تو مویی به عالمی نفروشم " سعدی

یا در بیتی دیگر از حافظ

" اگر بر جای من غیری گزیند دوست حاکم اوست

حرامم باد اگر من جان به جای دوست بگزینم "

دو - از عهد خود پشیمان شده و راه زندگی خود را بدون معشوق عهد شکن ادامه میدهد:

" تکیه کردم بر وفای او غلط کردم،غلط

باختم جان در هوای او غلط کردم،غلط" وحشی بافقی

و

" ترک ما کردی برو هم صحبت اغیار باش

یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش " وحشی بافقی



ممنون که خواندید :))




ادبیاتشعرعشقرابطهکتاب
دانشجوی بهداشت عمومی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید