در این متن نویسنده به طور خلاصه نظر خودشو در رابطه با دو نوع رابطه شرح داده. رابطه یعنی: رابطۀ من با انسانی دیگه.رابطه با دیگری. فرقی نداره این دیگری کی باشه و لقب رابطه چی هست. اما هرچی نزدیکتر باشه[نزدیکی به هر دلیلی]، احتمالا اهمیت بیشتری برامون داره. اهمیتش از بابت حفظش به هر قیمتی نیست؛ بلکه اینجا یعنی دقیق شدن توی اون و پویا نگه داشتنشه. وگرنه با بی توجهی رکود نصیبش میشه. اگرم دقتتون به جای خود رابطه، درگیر اون دیگری یا لقبش و نسبتش با شما بشه، دچار تورم میشه و هزینهها سنگین.
با این مقدمه میرم سراغ برخی ویژگیهایی که آییانا لیست کرده و رابطه قرمز رو از سبز جدا کرده. اونچه به نظر من اومد اینه که خب هیچ رابطهای نمیتونه مطلقا قرمز یا سبز باشه. ولی میشه از روابط قرمز که مخرب هستن به سمت سبز که متعادل و پویا هستن حرکت کنیم. این نیازمند عزمجزم افراد هستش. نیاز به هشیاری داره و آگاهی از ساز و کار آدمی.
از مشخصههای این رابطه زبون طعنهآمیز فرد نسبت به رابطههای قبلیش هست. بدیهای رابطۀ قبل رو برجسته میکنن و اینکه شریکشون یه هیولای نفهم بوده و خودشون فرشتهای که هیچوقت اشتباه نکرده! شاید برای همین هست که میگن غیبت کردن مخربه. چون در واقع فرایندِ اون لحظه رو به سمت تخریب هستش. فرد میخواد از تخریب دیگری برای خودش ارزش بخره و اینکار با گوش دادن شما امکانش فراهم میشه.
میخوان شما رو کنترل کنن و گاها بین شما و کسایی که دوستشون دارید قصد دارن فاصله بندازن.
شما برای ابراز خودتون، احساس امنیت نمیکنید. مثلا میترسید قضاوت بشید یا ازش سو استفاده بشه. در اعلام مخالفت با نظرش هم همچنین. چون وجودتون احتمال میده که طرف تلافی کنه. برای همین خیلی محتاط هستید و این باعث رکود رابطه در جایگاه شما میشه و ارزش شما روز به روز کمتر.
وارد مرزهای شخصی شما میشن و «نه» گفتنهای شما رو نادیده میگیرن. حتی به مسخره میگیرن و از این طریق میخوان نظر شما راکد باقی بمونه و از بودن با شما ارزش بگیرن و بگن این شما هستید که بهش احتیاج دارید؛ در صورتی که این دسته افراد معمولا به روابط خودشون وابسته هستن و به جای تولید ارزش از طرف خودشون میخوان از روابطشون ارزش دریافت کنن.
رابطۀ خوب یعنی از همه چی تو سر در بیارم. حریم خصوصی نداریم. این اشتباه مضحکیه. شاید در ظاهر رابطه سر و وضع خوبی بگیره، ولی عمیقا خراب میشه یا راکد میمونه. رفتارهای آمیخته به شک و حسادتآمیز کارت قرمز میگیرن. مثلا میخوان از تلفن همراه شما سر در بیارن و سرشون درد میکنه برای ورود به حریم خصوصی شما.
روابط قرمز، آب و هوایی تنشزا و گیج کننده دارن. به جای اینکه به شما انرژی بدن، تخلیهتون میکنه. توی بحثها انفجاری هستن و نمیخوان بابت این قضیه عذرخواهی کنن. یا شایدم زیادی عذرخواهی میکنن! عجیب نیست که افراد یا اشتباهاتشون رو نمیپذیرین یا از اشتباهاتشون درس نمیگیرن.
گفتیم که آدمی موجودیتی ثابت نیست و طی زمان تغییر میکنه! ولی اینکه توی مدت زمان کم، شیب تغییرات زیاد باشه، جز روابط قرمز دستهبندی میشه. تغییراتی مثبت هستن که شیب کمی دارن و همگام میشن با مفهوم رابطهای که باهم ساختیم. از تغییر نباید ترسید؛ اما تغییرات شدید؟ اگه نتونستید از اون تغییرات شدید حرف بزنید، یعنی بازم رابطه کارت قرمز میگیره.
معمولا روابط قرمز فضایی دارن که بیشتر به سمت ابهام میل میکنه تا وضوح. مثلا فرد حاضر نیست در مورد رابطه حرف بزنه یا در صورت انتقاد زود از کوره در میره. یا مدام توجیه میکنه.
به طور کلی رابطۀ قرمز خصوصیاتی داره که حواس شما میتونه تشخیص بده:
قلب گشوده یعنی ذهنی باز به مسائل داشتن؛ خصوصا به اتفاقات روزمره. رابطه تشبیه به زمینی میشه برای رشد فردی و در کنار این رشد فردی، رابطه وسع میگیره و زمین ارزشش میره بالاتر. توی این رابطه تعادل خیلی اهمیت داره. قرار نیست و اصلا ممکن نیست که تعادل همیشگی باشه؛ ولی افراد اگه تعادل رو نسازن، دچار تنش میشن. خب این نیاز به دید بازی داره و تعصب و یا تملک، دید رو تار و حتی کور میکنه.
وقتی شما بتونید راحت احساس خودتون رو ابراز کنید، اون رابطه کارت سبز میگیره. جالبه که با وجود ابراز، حریم خصوصی شما محفوظ میمونه. اون اجازه میده که شما اونو به حریم خصوصیتون دعوت کنید و نه اینکه نفوذ کنه و اینو حق خودش بدونه که: رابطۀ عاشقانه یعنی با هم یکی شدن! واقعبینی تنها راه خروج از این تعابیر قشنگ اما مخرب هستش. اشکالی نداره باهم یکی بودن و جمع شدن، اما تنها با این آگاهی که بازم ما تک افتاده و تنها هستیم و قراره اون جمع رو بسازیم و نه توش شرکت کنیم. رابطه ساخته میشه. افرادی میتونن بسازن که از قبل یاد گرفتن خودسازی کنن.
افراد توی روابط سبز خودخواهن، ولی مغرور نیستن. خودخواهن یعنی مسئولیت احساسات و رفتارشون رو به عهده میگیرن و گمون نمیکنن که قراره شما حالشو خوب کنید. اون با حال خوبش کنار شماست و اگه حالش بد بود از چشم شما نمیبینه. نهایتا یا خودش ابراز میکنه و یا اجازه میده شما وارد حریم بشید و باهاش در مورد اون حال بد حرف بزنید. شرط و شروط برای رشد هستن نه برای بقا.
نمیترسید که از گفتگوها علیه شما استفاده بشه و همین باعث میشه این روابط برای شما راحتی و امنیت به همراه داشته باشن: