تحقیقات نشان می دهد که چگونه می توان از ذهنیت ناخوشایند و منفی خارج شد و روحیه خود را بهبود بخشد.
رویاپردازی مثبت می تواند احساس بهزیستی را در شما بهبود بخشد و شما را از شر نارضایتی ذهنی خارج کند. نگه داشتن خاطرات منفی ، حتی به طور خلاصه ، می تواند احساس بدتری را نسبت به خودتان در شما ایجاد کند و فکر کردن در مورد موارد و مواقعی که موفق بوده اید ، مقاومت شما را افزایش می دهد.
دانشمندان اکنون قادر به بیان چیزهای کاملاً حیرت انگیز درباره نحوه عملکرد مغز ما هستند. تحقیقات اخیر جزئیات و روشهایی را برای استفاده از مغز ما برای بهبود زندگی ما ، اعم از تفکر خوش یا خلاص شدن از ذهنیت منفی ارائه می دهد.نشان می دهد که لازم نیست مغز ما آنچه منفعلانه در مورد آن فکر می کند را بپذیریم. در واقع ما می توانیم تفکر خود را مجسم کنیم و آن را به دست بیاوریم و تأثیرات شناختی بهتری ایجاد کنیم.
سه ترفند اخیر توجه من را جلب کرد.
اول ، خیال پردازی مثبت چیزی است که می توانیم یاد بگیریم انجام دهیم و در واقع با تمرین بهتر می شویم. چرا ما می خواهیم؟ خوب ، اگر مطالعه ای را به یاد داشته باشید که نشان می دهد مردم ترجیح می دهند شوک الکتریکی داشته باشند تا اینکه فقط با فکر خودشان بنشینند ، ما در رویاپردازی مثبت خیلی خوب نیستیم. این فعالیت احساس خوب بودن ما را بهبود می بخشد.می تواند تا حدی ما را در برابر تمایل فقط به فکر کردن در مورد آنچه کم داریم و آرزو می کنیم داشته باشیم ، عایق بندی کند ، دو شکل خیال پردازی که بیشتر ما را مضطرب ، حسود و بدخلق می کند. ایجاد فضا در مغز برای نتایج مثبت ، روش بسیار خوبی برای ایجاد این احتمال است که در آینده چنین نتایج مثبتی خواهید داشت. راز خیال پردازی مثبت ابتدا تصور یک موفقیت آینده است ، چیزی که شما را خوشحال می کند. این ممکن است فارغ التحصیلی ، ارتقا، ، انتقال به یک شهر جدید باشد. یا کارهای موفقیت آمیز پس ، شما باید این روش را تمرین کنید.
نکته سوم این است که از انجام برنامه های خاص خودداری کنید ، بلکه فقط برای لذت بردن از انجام آن و موفقیت کامل در زمان حال، که قبلاً در آن برنده شده اید از در شکوه آن غرق شوید.و سرانجام، زمان مناسب را انتخاب کنید. خیال پردازی مثبت را وقتی در حالت بحران هستید خصوصا زمانی که نگران هستید و یا از صحبت های در مورد آینده عصبی هستید را امتحان نکنید. برای مثال بهتر است وقتی آرام هستید ، قدم زدن در طبیعت را امتحان کنید.
آمیگدالا بخشی از مغز است که احساسات و خاطرات را پردازش می کند. هرچه احساسات قویتر باشد ، حافظه نیز قویتر است. به عنوان مثال به این ترتیب که چگونه ترس از سخنرانی در جمع را در خودمان ایجاد می کنیم.ما یک تجربه بد داریم ، آمیگدالا آن را دردناک نشان می دهد ، و بنابراین دفعه بعدی که ما سعی می کنیم ، در حالی درد حاضر را پیش بینی می کند ، احتمال اینکه تلاش دوم نیز بد پیش برود ، پیش بینی می شود. یا حتی اگر خوب پیش برود ، یک چیز کوچک را به خاطر می آوریم و چرخه را ادامه می دهیم. کار بر روی ایجاد یک رویا پردازی مثبت، مثبت می تواند این تمایل را برای ایجاد ناهنجاری های ذهنی پیرامون چیزهایی که در زندگی ما اشتباه پیش می رود خنثی کند. سپس ذهنیت های ناخوشایند و ادراکات و گرایش های منفی را تداوم می بخشد.
کمی دیگر از تحقیقات اخیر نشان می دهد که یادآوری خاطرات منفی منجر به احساس بدتری در مورد خود و رضایت کمتری در زندگی روزمره می شود. بنابراین عمل رها کردن نتایج منفی ، عقب نشینی ها یا تجربیات برای انجام آنها مهم است. در غیر این صورت ، احتمال آسیب دیدگی طولانی مدت به روان خود را افزایش می دهید. باز هم ، این توانایی بازگشت به ویژه برای مجریانی مانند سخنرانان عمومی بسیار مهم است.شما باید بتوانید هر دو زمینه را برای تجربیات مثبت ایجاد کنید ، برای افزایش احتمال و فرکانس آنها ، و به سرعت از موقعیت های اجتناب ناپذیر کاملاً بی نقص بهبود یابید تا به عادت تبدیل نشوند.
سرانجام ، یک مطالعه سوم نشان داد که یادآوری نمونه هایی که در آن موفق بوده اید ("خودکارآمدی") انعطاف پذیری شما را افزایش می دهد و به شما عضلات ذهنی بیشتری می دهد تا از این طریق شرایط سخت را پشت سر بگذارید. اکنون علم به ما روشهای مختلفی برای دستیابی به عملکرد ذهنی ما می دهد. این ما هستیم که باید از این تکنیک های در حال ظهور استفاده کنیم تا به بهترین شکل ممکن باشیم.
برگرفته از سایت :