ویرگول
ورودثبت نام
خودنویس
خودنویسچیزهایی که همه تجربه می‌کنیم ولی کسی راجع بهشون نمیگه. با چاشنی روانشناسی! ایمیل: khodnevis9583@gmail.com
خودنویس
خودنویس
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

ترس ششم : ازدواج نکردن

امروز روز ششم از چالش ۷ روزه ی اعتراف به ترسه . اگر روز پنجم رو نخوندین، بخونین .

امروز میخوام در مورد ترسی صحبت کنم که هرگز اگر تو رابطه باشم بیانش نمیکنم . حتی به دوست هام هم نمیگم … چرا ؟ چون بیانش یه عینک ایرادگیری روی صورت اون کسی میذاره که من بهش اینو میگم :

من میترسم نتونم ازدواج کنم.

من اول یه شفاف سازی بکنم : ازدواج یک انتخابه . چه برای خانم ها و چه برای آقایون . اینکه ما ارزش یه آدم رو با مزدوج بودنش بسنجیم اشتباهه .

متاسفانه ما تو فرهنگ مون یه اصطلاح زشت داریم «ترشیدن» و جالبیش اینه که فقط برای زن ها کاربرد داره! اگه ازدواج نکردن بده ، چرا به مردها نمیگن ترشیده ؟ با وجود اینکه یه سری متن های من به طور خاص ماهیت زنانه داره ، اما این متن به ترسی می پردازه که میتونه توی چه زنها و چه مردها باشه .

ظاهر و باطن

من از وقتی پام رو گذاشتم دانشگاه، رفتم سر کار. من روی پای خودم ایستادن رو خیلی دوست دارم. از بیرون اینطور به نظر میاد که تکیه کردن رو دوست ندارم. حتی از بیرون یه وقتایی اینطور به نظر میاد که من نه تنها تمایلی به تو رابطه بودن ندارم ، بلکه نیازی هم بهش ندارم!

شاید واقعا تمایلی ندارم … من قبلا در مورد احساس تناقضی که نسبت به تو رابطه رفتن دارم حرف زدم. الانم اگه یکی بهم بگه «خودنویس ! یه پسر خیلی خوب میشناسم بیا باهاش آشنا شو» اینجوری میشم که … ببخشید من بچه م رو گازه ، غذام داره میسوزه باید برم :)

ولی خب ازدواج با رابطه یه فرق مهم داره : ازدواج تعهد به پیر شدن با یه آدمه .

باطن من میل به تعهد و میل به ازدواج هست. این نوع فراری بودن، میتونه اتفاقا یه نوع میل شدید به تعهد باشه!

هر بار که به کسی میگم مبارکت باشه

اخیرا خیلی از دور و بری های من دارن ازدواج میکنن . الان هم‌سن های من اکثرشون توی دهه ی ۲۰ن و تعداد زیادی از دوست های من دهه ۷۰ن . ازدواج کردنشون منطقیه ! هر بار که خبر ازدواج میشنوم از دور و نزدیک فکر میکنم : یه روزی ، روز من میشه ؟ اگه تا ابد تو غار تنهاییم بمونم … نه.

یه وقتایی فکر می‌کنم انتظاراتم برای ازدواج خیلی بالاست. همون طور که توقع‌هام از خودم خیلی بالاست ! یه وقتایی فکر می‌کنم شانس اینکه با یه شخصیت خیالی ازدواج کنم ، بالاتر از اینه که با یه آدم واقعی ازدواج کنم!

مهم ترین فرق این ترس با بقیه ترس های روزهای قبل

مهم ترین فرق اینه که این ترس تا یه حد خوبی ترس از منه … ترس از اینکه من قانع نشم . ترس از اینکه برای تا آخر عمر به کسی تعهد داشتن، من برنامه ای نداشته باشم .

کامنت های پست «اگه تنها بمونم چی» (که البته خیلی مرتبطه با این متن و این چالش حتی ! ) آدم ها کامنت های امیدبخشی گذاشته بودن. تو این مایه ها که : اگر با آدم درست آشنا بشی درست میشه …

واقعا نمی‌دونم. امیدوارم درست بگن .


ترسازدواجتعهدعشقرابطه
۱۰
۴
خودنویس
خودنویس
چیزهایی که همه تجربه می‌کنیم ولی کسی راجع بهشون نمیگه. با چاشنی روانشناسی! ایمیل: khodnevis9583@gmail.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید