خودنویس
خودنویس
خواندن ۳ دقیقه·۶ روز پیش

تله ی زیادی خوب بودن تو رابطه

باید تو رابطه مسئولیت پذیر باشیم ولی سوال اینه «چقدر مسئولیت پذیر؟»

به عبارتی دیگه چقدرش آسیب زا ست؟ مگه مسئولیت پذیری ویژگی خوبی نیست؟ پس آسیب چی میگه این وسط؟

یکی از مهم ترین دلایلی که ما میریم تو رابطه ، میل به مراقبت کردن و مراقبت شدنه .حالا ما بسته به نقشی که توی زندگی خودمون داریم تو رابطه مون یه نقشی رو بیشتر یا کمتر میگیریم .

۱- تله ی «به هر قیمتی ازش مراقبت کنم»

-اینکه ما بخوایم از پارتنرمون مراقبت کنیم که خیلی خوبه . مگه نمیگی ما واسه همین میریم تو رابطه ؟

موضوعی که میخوام عنوانش کنم «به هر قیمتی» مراقبت کردنه . چون گاهی ما برای اینکه از طرف مراقبت کنیم، باید خودمون رو بذاریم اولویت ۲ .

مثلا :

طرف داره به ما آسیب میزنه یا طرف آدم مناسبی برای اینکه با ما تو رابطه باشه ،نیست ولی ما میدونیم که اگه باهاش به هم بزنیم آسیب میبینه . حالا اگه توی یک رابطه ی رومانتیک نادرست باشیم، همه ی این ها خیلی چالش برانگیزتر هم هست .

اگر بخوایم به هر قیمتی ازش مراقبت کنیم ، احتمالا باهاش می مونیم . یعنی اون «هر قیمتی» میشه سلامت روان شما ، وقت شما و البته عواطف و انرژی شما .

۲- به جای طرف فکر کردن

یه شکل دیگه از مسئولیت پذیری بیش از حد تو رابطه خودش رو به شکل «به جای طرف فکر »عه .

یعنی چی ؟

تو خودت رو میذاری جای طرف و با ذهن اون با محیط اون تحلیل میکنی . بعد یه مانع پیدا میکنی و برای حل کردنش تلاش میکنی . یعنی در واقع تو توی یک موضوع با اون یه بار به جای خودت فکر میکنی -روال عادی- بعد یه بار به جای اون . بر اون اساس تصمیم میگیری -خیلی وقت ها-بدون اینکه با طرف مطرحش کنی و ببینی واقعا چی فکر میکنه یا نظرش چیه .

هر دو سمت این اتفاق توی رابطه :

-خیلی دوستش داشتم و خیلی برام مهم بود . کارهای اشتباهش رو توجیه میکردم برای خودم . حتی قبل اینکه توضیح بده -اگر میداد!- و قبل اینکه عذرخواهی کنه -اگر میکرد— . بعد یه مدت، از احساس بی مسئولیتیش عصبانی شدم. به مرور زمان دیدم شناخت من از اون خیلی وقت ها درست نیست . خیلی جاها بهتر بود به خاطر خودم کوتاه نیام. بهتر بود ارتباطمون زودتر خراب می‌شد تا اینکه به زور ادامه پیدا کنه .

-هر بار که بحثمون می‌شد به بن بست میخوردم . تعارضی که داشت رو حس میکردم . میفهمیدم خوشحال نیست . میفهمیم که عصبانیه اما نمیفهمیدم چرا. بهم نمیگفت . بعد یه مدت گفتم دیگه کافیه . تصمیم تو چیه؟ تو چیزی رو میگی که فکر میکنی من میخوام ولی من فقط میخوام نظر واقعیت رو بشنوم . باهاش به هم زدم. نمیتونستم اعتماد کنم چقدر باهام صادقه .

چیکار کنیم توی این ۲تایی که گفتی نیفتیم ؟

استقلال و تمایز خودتون از پارتنرتون رو به رسمیت بشناسید . رابطه ای که بهتون حس فرسایش بده و یا بی مسئولیتی طرف مقابل قطعا نرمال ترین رابطه ای نیست که میتونین توش باشین !

در نهایت

اهمیت دادن ، مراقبت کردن ، مسئولیت پذیری و همراهی کردن نقش شون توی رابطه های ما خیلی پررنگه . هدف من مطرح چیزهایی بود که پایه و اساس شون -خصوصا توی فرهنگ ما- مثبته : فدا کردن .

تعادل ، مهم ترین اصل برای آسیب ندیدنه .

  • حد و مرزهاتون رو با پارتنرتون بچینین . اگه بهای ادامه ی رابطه تون ، سلامت روان شماست ، اون رابطه دیگه سالم نیست .
  • شما وظیفه ندارین اونو اصلاح کنین یا نجات بدین .
  • اگر دارین به جای طرف فکر می‌کنین ، متوقفش کنین . ازش سوال کنین و منتظر جواب های خودش باشین.
رابطهسلامت روانعشقرابطه عاطفیمسئولیت پذیری
یه سری چیزها هست که همه تجربه می‌کنیم ولی کسی راجع بهش نمیگه.مرتبط با روابط عاطفی و گاهی با چاشنی روانشناسی.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید