ویرگول
ورودثبت نام
Rogh_Z
Rogh_Z
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

کاش می‌شد دیگر قلمم بر کاغذ "ای کاش" ننویسد!

کاش می‌شد حرف ها را گفت بی آنکه دریا طغیان کند و بنیاد خانه ها ز جا کَنَد! کاش می‌شد اظهار کرد تمام آن کلمات حصارگونه بر گلوی دخترکی پژمرده را ! اینچنین تا کنون درد تا استخوان هایم نفوذ نکرده بود. در خانه اما بی خانه ام ! آشنا اما بیگانه ام...

کوتاه ست می‌دانم اما کافی ست !...

بخشی از "سکوت شهر" _ دل نوشته شخصیت رها پارسا

از اینکه برای مطالعه وقت گذاشتید سپاسگزارم??

دخترعشقغمگینمرگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید