S.amirali
S.amirali
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

ای ماه! مرا به خورشید برسان

ای قدیمی‌ترین دوستِ من
ای قدیمی‌ترین دوستِ من


شب شد و دل گرفت.
دل به یاد خورشید گرفت.
به یاد گرما و نور. به یاد امید و زیبایی.
در خانه بین موزائیک‌ها می‌تاختم که نوای ساز ماه را شنیدم.
ماه با آکوردهای جادویی مرا صدا می‌زد.
مثل خروج روح، از زمین کنده شدم و شناور بین سقف و فرش.
در دل تاریکی خانه و از جوار مهتابی نیم سوز پیر گذشتم. در چهل بار قفل بود و من چهل سال صبر کردم تا باز شود اما نشد. از چشمی در دزدکی بیرون خزیدم تا کسی سایه‌ام را روی سیاهی دیوار نبیند.
با سر خوردن روی قدم‌های سرد باد که پلکان را آغشته کرده بود، به نور سرخ کنتورهای ادیسون رسیدم.
پریدم تا بشکاف سرخ تاریکی نوک انگشتانم را بدرد، اما قدَّم نرسید.
از بین شیشه‌هایی با لکه خون پرواز کردم به درون آسفالت و جدول.
جدول سیاه بود و سیاه و سیاه و باز هم سیاه. آسفالتِ مذابِ به گل نشسته.
دستم را اهرم کرده و بیرون پریدم.
مثل شبح روی خط کشی خیابان جاری شدم.
ماشین‌های پر سر و صدا هنوز تن شب را می‌دریدند تا تن گرمی شب‌شان را پر کند.
از بین انوار سرخ و زرد و موسیقی آلوده به شهوت‌شان گذشتم.
اینجا جای من نبود؛ باید بالاتر می‌رفتم.
روی سقف آمبولانسی نشستم، نور آبی‌اش مرا چرخاند و چرخاند و چرخاند تا پرتاب کند، به همراه روح مریضی، به سمت ماه.
روحِ مریض در سومین طبقه جا ماند تا من به شش برسم.
در شش، ماه بود و سایه‌ی کوه و ابرهای نیلی.
ماه را گفتم: تو مرا خواستی؟
ماه پاسخ نداد و نگاهم کرد.
گفتم: خواهشی دارم.
گفت: بخواه هر چه می‌خواهی.
گفتم: مرا به خورشید برسان!
دستانش را سمت من دراز کرد. دستانم را قفل دست‌هایش کردم تا مرا بلند کند و بچرخاند و دور زمین بگرداند و برقصاند، قلبم را ببوسد و پرتاب کند ... پرتاب کند به آن طرف شب، فراخ سینه روز، در آغوش گرم و نرم و بی‌انتهای آفتاب.
من عاشق خورشید شدم، عاشق زیبایی، کمال، نور و گرما و بی‌پایان بودنش.
خواستم بمانم.
گفت: می‌توانی.
اما دریغ که شب مرا فرا خواند و من به درون سیاهیِ عمیقِ غلیظ کشیده شدم.
چشم باز کردم، جنازه‌ای بودم افتاده روی نقش‌های فرش.
قلبم سوخت، پاهایم شکست و اشک چشمانم را کور کرد.
با آخرین توان خود را پشت حصار پنجره رساندم و با التماس فریاد زدم: ای ماه! مرا به خورشید برسان.


برگی از خاطرات خیالی الف و سین

سیدامیرعلی خطیبی

ماهخورشیددلنوشتهمتنشب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید