ساحل مرتضوی
ساحل مرتضوی
خواندن ۳ دقیقه·۵ ماه پیش

71. علم‌خوانی: کتاب گالیله: گفتگو در باب دو نظام عمده‌ی عالم 1

کتاب گالیله و سه شخصیتش
کتاب گالیله و سه شخصیتش


توی پست 62 از کتابهایی که در ابتدای 60روز دوم می‌خوام بخونم گفتم. از اون لیست کتاب کوپرنیک رو خوندم و در پست 67 و 68 و 69 ازش نوشتم و امروز می‌خوام نوشتن از کتاب گالیله رو شروع کنم، کتابِ گفتگو در باب دو نظام عمده‌ی عالم:

اینکه یه کتاب علمی اون هم از نوع جنجالی به شکل گفتگو نوشته خیلی باحال نیست؟ به نظرم باید از اینجور چیزها یاد بگیریم.

کمی از کتاب بگم بعد بریم وارد موضوع بشیم:

  • کتاب در سال 1632 چاپ شده
  • مثل کتاب کوپرنیک یه مقدمه‌ی جالب و صمیمی داره
  • سه تا دوست دارن با هم در مورد خورشید یا زمین‌مرکزی بحث می‌کنن
  • و این بحث چهار روز طول میکشه یعنی کتاب در چهار بخش با عنوان‌های روز اول تا چهارم نوشته شده
  • در این کتاب در واقع داره مدل بطلمیوسی و مدل کوپرنیکی بررسی میشه 😉
  • شیوه‌ی بیان کتاب خیلی مردمی و زیباست 😃
  • زبان رایج اون زمان برای کتابهای علمی لاتین بوده ولی گالیله کتاب رو نه به زبان عالمان و کلیسا بلکه به زبان مردم می‌نویسه😃

مقدمه:

یادمون باشه گالیله در ایتالیاست و رم که مرکز ایتالیاست مرکز امپراتوری روم بوده و در زمان گالیله هم کلیسا صاحب قدرت بزرگیه.

گالیله در ابتدای کتابش از سانسور صحبت می‌کنه و اینکه چطور با صدور فرمانهای حاکمیت راه بر پویایی اندیشه بسته شده. اشاره داره به اینکه از زمان فیثاغورس حرفهایی در مورد حرکت زمین پیش اومده بود ولی بعد در امپراتوری روم این حرفها خفه شد.

موضع خودش رو هم در مقدمه تعیین می‌کنه میگه می‌خوام طرف کوپرنیک رو بگیرم و با فرض درست بودن مدل او مشاهدات رو بررسی کنم.

یه چیز جالب هم در مورد پیروان ارسطو میگه. طرفداران ارسطو به مشائیان معروفن دیگه. چون ارسطو همش راه میرفته در حال درس و مشائیان یعنی راه‌روندگان با همین اسم قرنها باقی موندن. گالیله میگه اینها راه نمی‌رن که! اینها به ستایش سایه مشغولند و تنها کارشون حفاظت از یه سری استدلال فلسفی غلطه!

من از این حرفش خیلی خوشم اومد. در واقع دلم خنک شده😂

گالیله بعد از مزه‌ و تیکه انداختن میگه توی این کتاب قصد داره بگه که:

  • اول اینکه هر آزمایشی روی زمین معیار خوبی برای اثبات تحرک یا سکون زمین نیست چون ما در خود ماجرائیم
  • دوم اینکه برای پدیده‌های آسمانی مدل کوپرنیک توضیح‌دهنده‌ی خیلی بهتریه به طوری که باید اون رو پذیرفت
  • سوم اینکه پدیده‌ی جزر و مد رو با نگاه جدید روشن میشه

در انتهای مقدمه گالیله از روش نگارش کتاب و شخصیتهاش میگه:

میگه ترجیح داده کتاب رو به شکل مکالمه و دیالوگ‌های بین دوستان بنویسه تا مورد فهم همه باشه و در ادامه شخصیتهای کتابش رو معرفی می‌کنه:

  • یکی از دوستان که در ونیز با او صحبتهای علمی-فلسفی می‌کرده= ساگردو
  • یکی از دوستان که در فلورانس هم‌صحبتش بوده= سالویاتی
  • و به عنوان نماینده‌ای از مشا‌ئیان، یکی از استادان مشائی قدیمی که مورد علاقه‌ی دوستش بود= سیمپلیسوس

و خودش هم در گفتگوها شرکت نداره😂


تا همین مقدمه برای این پست کافیه... پست بعد وارد روز اول بحث میشیم

کتابگالیلهعلمفیزیکایتالیا
هر چیزی که شوق نوشتن رو در من ایجاد کنه میاد اینجا بلکه برای یک نفر دیگه هم جذاب باشه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید