به گمانم
خدایش از من
اسباببازیِ گمشده و بیصاحبی ساخته
و دودستی
مرا
تقدیمِ پاییز کرده است.
من هم،
در پیِ احوالِ او،
تمامِ این فصل را
قدم میزنم.
نمیدانم
باید خدایش را
بهخاطرِ خلقِ او شکر کنم،
یا
کفّارهی آوارهکردنم
در این بلوارِ تمامنشدنی را
از او بخواهم.
ــ سلمان یعقوبی