ویرگول
ورودثبت نام
کمند...
کمند...
خواندن ۱ دقیقه·۷ ماه پیش

بی عنوان!



تنهایی ام عمیق شده.‌‌..
حالا عمیقا تنها هستم!
و تنها هم صحبت‌ واقعی ام،
کاغذ سفید و درخشش چشمان توست، ماه من!
تو که نگاهم نمی‌کنی...
از آن هراسانم که روزی کلمات هم به پایان برسند؛
درختان همه به آتش کشیده‌ شوند...
و دیگر کاغذی نباشد!
و من بمانم و حرف هایی برای نزدن...

_کمند



متن کوتاه ادبیمتن کوتاهدلنوشتهدلنوشته کوتاهماه من
دور و بر من پر است از کاغذ های مچاله ای که هر کدام خاطره ای ، دردی ، ناگفته ای دارد و جایش سینه ی سطل کوچکیست که بزرگترین سنگ صبور من است
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید