فیدبک لزوما منفی نیست و اگر با دیده باز نگاه کنیم ، می تونیم کلی فیدبک خوب هم به همکارامون بدیم. البته که رائه ی فیدبک خوب چالشای کمتری نسبت به نوع منفی داره. برای یه فیدبک خوب کافیه که کلمات درستی انتخاب کنین و همکارتون رو برای دستاوردهای خوبی که توی کارش داشته تشویق کنید. سعی کنید به اعضای جونیورتر شرکتتون فیدبک های مثبت بیشتری رو انتقال بدین تا از بودن توی فضای تخصصی نا امید نشن و روند رشد اعتماد به نفسشون توی مسیر درستی قرار بگیره. فیدبک مثبت به همکارتون این حس رو میده که تلاشش داره دیده میشه ، حداقل از سمت شما!
زمانی که شرایط مثبت هست به مراتب ساده تره که از همکارانتون تشکر کنین ، هنر واقعی زمانیه که شرایط زیاد مطلوب نباشه و شما با یک فید بک مثبت بتونید تضادها رو کاهش بدین. حواستون به مرز باریک بین فیدبک مثبت و پاچه خواری هم باشه : )
قسمت اصلی ماجرا دادن فیدبک منفیه ! به هر حال این قسم از فیدبک به خاطر ناخوشایند بودنش زیاد محبوب نیس نه برای کسی که مطرحش میکنه و نه برای کسی که قراره بشنوه . اگر متوجه شدین که دارین از مطرح کردن فیدبک منفی فرار می کنین ، باید بگم که این ذات طبیعی انسان هاست که از حل کردن مسائل سخت دوری کنند ولی متاسفانه باید بدونین که با ادامه ی این روش ، کلاف مشکلتون قراره پیچیده تر بشه.
فیدبک سازنده بهترین هدیه ای است که یک مدیر میتونه به اعضای تیمش ببخشه . اگر این فیدبک به درستی انتقال پیدا کنه ، رفتارهای مثبت رو تقویت میکنه ، عملکرد نادرست رو تصحیح میکنه و فرهنگ درست توی تیم شما تشکیل میشه. بسیاری از مدیرها ترجیح میدن از دادن فیدبک های سازنده دوری کنن ، تا درگیر مشکلی که در ادامه میگم نشن. یکی از همکارای با سابقم میگفت جونیوری رو تحت آموزش داشته تا جایگزینش توی شرکت شه ، نهایتا بازخوردی که از اون فرد گرفته این بوده که رفته به مدیر مستقیمش گفته آقا معلم دست از سرم برنمی داره! خلاصه که قدر مدیرایی که صادقانه بهتون بازخورد میدن رو بدونین ، اونا میتونن صبر کنن تا شما حسابی اشتباه کنین و خودتون رو از چشم بندازین اما طاقت نیاوردن و صادقانه بهتون فیدبک دادن.
کار نیکو کردن ، از پر کردن است. برای اینکه بتونین فیدبک های حرفه ای در اختیار همکارانتون قرار بدین بهترین تمرین اینه که خودتون رو جای ایشون قرار بدین.با خودتون فکر کنین اگر این بازخورد رو میگرفتم اولین واکنشم چی بود؟ اگر ناراحت میشدین ، فکر کنید تا فیدبکتون دارای مناسب ترین لحن ممکن باشه چون قصدتون بهتر کردن اوضاعه نه آزار دادن کسی .
اگر اخیرا با فردی به تعارض خوردین بهتره از دادن فیدبک بهش اجتناب کنین چون ممکنه همکارتون دید شخصی به مساله پیدا کنه ، اجازه بدین اون تعارض کمرنگ بشه و بعد به سراغ بازخورد برین تا به همکارتون این حس رو ندین که دنبال اشتباهاتش هستین.
بهترین زمان برای ارائه فیدبک ، زمانیه که وقفه کوتاهی پس از انجام یک رفتار(وقوع اتفاق) و مشاهدش سپری میشه. اصلا هفته ها و ماه ها صبر نکنید تا رفتار بدی که شده رو توی خودتون حضم کنین. بسته به جدیت و جنس موضوع نهایتا می تونید تا جلسه ی هفتگیتون صبر کنید ولی بازم توصیه میشه اگر موضوع خیلی جدیه زودتر از این زمان اقدام کنین.
این مورد از اون واجباته که باید حواسمون بهش باشه. شما می تونید برای یک جلسه ی رسمی یک هفته قبل برنامه ریزی کنید و یا اینکه فیدبکتون رو طی یک صحبت دوستانه در حال صرف چایی با همکارتون مطرح کنید، انتخاب با شماست و فقط کافیه مطمئن بشید که دیگران در جریان گفت و گوی شما نیستن.
به صورت شفاف صحبت کنید.
هیچ کس دوست نداره بازخوردی مبهم بگیره. به عنوان مثال اگر به همکارتون بگین بدجنس ، نه سازنده است و نه موثر. قبل از شروع بحث حتما مطمئن شید که مثال هایی واقعی از رفتار با خاصیت بیان شده رو میتونید بیان کنین و با ادامه ی تاثیراتی که توی تیمتون ایجاد میکنه می تونین راهکارهایی جایگزین رو بگین که روابط سریعتر مثبت شن .
افعال منفی به کار نبرین ، مثلا نگین "تو نباید..." یا "من فکر نمی کنم..." . این مدل از کاربرد زبان افراد رو توی وضعیت دفاعی قرار میده و ممکنه باعث بشه که همکارتون فیدبک شما رو نامحترمانه بدونه و در فاز دیگه به اون توجهی نکنه.
وقتی فیدبکی با افعال مثبت دریافت می کنیم مغز ما تحریک میشه تا ادامه ی بحث رو بشنوه . برای موثر بودن صحبتتون سعی کنید حداقل به اندازه فیدبک های منفی ، فیدبک مثبت هم به شنوندتون منتقل کنین. مهم ترین نقطه در کنار انتقال فیدبک منفی اینه کهدر کنارش راهکاری هم پیشنهاد بدین تا هم به همکارتون کمک کرده باشین و هم باعث خجالتش نشین.
یه رابطه دو طرفه توی محیط های کاری سالم وجود داره. رشد و تعالی سازمانی که توش کار میکینم باعث رشد و تعالی ما میشه و هر چقدر ما خودمون رو توی حیطه کاری توسعه بدیم ، سازمانمون رو توسعه دادیم. فیدبک دادن و گرفتن یکی از بهترین راهکارهاییه که باعث میشه خودمون رو توسعه بدیم ، فرهنگ های زشتی مثل زیرآبزنی ایجاد نشه و آدما با اعتمادی که به هم دارن به صورت مستقیم حرفاشونو به هم بزنن.