آیدین ضیاپور، مشاور و مربی مدیریت محصول چابک
آدرس لینکدین: https://ir.linkedin.com/in/aidinziapour
یکی از دغدغه های ابتدایی مدیر محصول و مالک محصول، چگونگی برنامه ریزی اجرایی بر اساس چشم انداز تعریف شده برای توسعه محصول دیجیتالی است. چشم انداز به تمام اعضای تیم این امکان را می دهد تا درکی یکسان از توسعه محصول داشته باشند. اینکه اهداف محصول چیست و این محصول برای چه کسانی ساخته خواهد شد، جریان درآمدی آن به چه صورت است و مزیت رقابتی آن چه خواهد بود؟ اما سوال مهم این است. چگونه می توانیم از چشم انداز به داستان های کاربر در بک لاگ محصول برسیم؟ چگونه داستانهای کاربر را اولویت بندی می کنید تا در راستای چشم انداز تعریف شده محصول باشند؟ از همه مهمتر، چطور اطمینان حاصل می کنید که چیزی را از قلم نینداخته اید؟
در تعریف چشم انداز محصول، ابتدا با لیست کردن کاربران هدف و نیازهای هر یک از آن ها شروع به کار می کنیم. ما محصول را برای چه کسانی می سازیم؟ نیازهای واقعی آن ها کدام موارد هستند؟ چه ویژگی های کاربردی را باید در محصول توسعه دهیم تا به خوبی نیازهای استخراج شده از کاربران را پاسخ دهند و در نتیجه رضایت مشتری را در پی داشته باشند؟ پس، زمانی که ما به عنوان مدیر محصول یا مالک محصول اقدام به تعریف چشم انداز می کنیم، ویژگی های کلی مرتبط با توسعه محصول را شناخته و دید کلی از انتشار بعدی محصول داریم. اما (User Story Mapping) چگونه چشم انداز محصول را به داستان های کاربر تبدیل می کند؟
نگاشت داستان کاربر تکنیکی چابک است که توسط چف پَتون با هدف استفاده از روش های موفق تجربه کاربری در حوزه مدیریت محصول معرفی شد. نگاشت داستان کاربر کمک می کند تا تمام محصول ( در واقع چند ورژن آینده از محصول) را در قالب مجموعه ای از تسک هایی که کاربران در محصول انجام می دهند، ببینید. به عبارت دیگر، نگاشت داستان کاربر شامل داستان های کاربری است که به صورت لیبل و در گروه بندی های مختلف نمایش داده می شوند. گروه بندی هایی که شامل فعالیت هایی است که کاربران در محصول شما انجام خواهند داد. این تکنیک در قالب همکاری میان تیم فنی، طراحان تجربه کاربری و مدیر محصول اتفاق می افتد و پس از تکرارهای مداوم این فعالیت، در نهایت نگاشت داستان کاربری نهایی محصول ساخته می شود. اولین ورژن از نگاشت داستان کاربر می تواند چیزی شبیه شکل زیر باشد:
در اینجا ما دارای ویژگی های سطح بالا از محصول هستیم. هر ویژگی سطح بالا دارای داستان های کاربری مرتبط با خود است که در قالب بخشی از محصول در نگاشت داستان کاربر قابل مشاهده است. این کار به تمام تیم کمک می کند تا دیدی کلی از محصول در ورژن های آینده داشته باشند.
در حالی که این رویکرد برای سازماندهی تفکرات و فرضیات تیم مفید است، باید در نظر داشت که از یک لیست پر از داستان های کاربر آموزنده تر است و درک فوق العاده ای به تیم در رابطه با محصول منتقل می کند. اما هنوز نگاشت داستان کاربر کامل نشده و باید نقشه سفر کاربر در محصول یا (User Journey Map) را به آن اضافه کنیم.
اجازه بدید تا با یک مثال به تشریح نگاشت داستان کاربر بپردازیم. یک وب سایت فروشگاه اینترنتی را تصور کنید که چشم انداز محصول آن به سه ویژگی کلی زیر اشاره شده است:
نقشه اولیه داستان کاربر می تواند به صورت زیر باشد:
در این قسمت ما ویژگی صفحه محصول، جستجوی محصول و بررسی آن را داریم که شامل داستان های کاربری مرتبط با خود هستند. اما این داستان های کاربری هنوز به طور کامل توسعه داده نشده و از بلوغ کمی برخوردار هستند. همچنین اولویت آن ها مشخص نشده است.
برای مثال، یک کاربر باید قبل از سفارش محصول، توصیف جزئیات و وِیژگی های آن را بخواند. سوال اینجاست که آیا این کار را باید قبل یا بعد از مطالعه کامنت های داده شده برای آن محصول انجام دهد؟ و چه چیزی ارزش بیشتری برای کاربر ارائه می دهد؟ پس از انجام تحقیقات بیشتر و دریافت اطلاعات بیشتر از ذی النفعان، می توان ورژن بالغ تری از نقشه داستان کاربری نظیر چیزی که در زیر آمده، ساخت:
وجه داشته باشید که ما نقشه داستان کاربری محصول را با شکستن بعضی از داستان های کاربر، اولویت بندی کردن داستان های کاربر و اضافه کردن جریان سفر کاربر (User Journey) به آن به حالت بالغ تری در می آوریم. در این حالت، نقشه کاربر برای انتشارهای اولیه محصول آماده شده است و داستانهای کاربری که در هر انتشار توسعه داده خواهند شد، مشخص می شود.
توجه داشته باشید که زمانی میتوانید بهترین نتیجه را از این تکنیک در مدیریت محصول نرم افزاری خود به دست آورید که به طور مکرر و تکرار شونده برای هر چند انتشار در آینده نزدیک نگاشت داستان کاربر را اجرا کنید.
چگونه حذف ویژگی های اضافی در محصول موجب متمایز بودن آن در بازار می شود؟
نکات بخش بندی بازار و مشتریان هدف برای مدیران محصول و مالکان محصول
شرکت سَپ چگونه با استفاده از رویکردی چابک، محصولاتی خارق العاده تولید می کند؟