خیلی ها از من سوال میکنند چی شد وارد حوزه ی طراحی و مدیریت محصول شدم و چرا مثل قدیم شرکت تاسیس نمیکنم و چه و چه. جهت پاسخ به این سوال اول لازمه کمی با من آشنا بشید.
من و من (؟) از سال ۸۴ فعالیت برنامه نویسی با زبان PHP و ملحقات وب(HTML, ...) شروع کردم و دوره ای هم برنامه نویس جاوا و اندروید بودم. سال ۸۷ اولین استارتاپ خودم رو با نام جومفا (جوملا فارسی) راه اندازی کردم و خیلی خیلی راضی بودم تا اینکه جوملا وارد مرحله ی سقوط رسید و مسلما ما هم به دلیل وابسته بودن به این سیستم، سقوط خوبی کردیم!
سال ۹۰ تا ۹۱ در یک شرکت به عنوان مسیول فنی کارم رو آغاز کردم و بعد از اون شرکت خودم رو راه اندازی کردم. حدود سال ۹۵ هم استارتاپ اونار (پلتفرم واقعیت افزوده ) بوجود آوردیم (از اینجا سرم خورد به سنگ :دی )و پس از آن وارد یک شرکت ایرانی-انگلیسی شدم و ... .
رزومه بروز شده ی من رو اینجا ببینید.
اینجا بود که با واژه هایی قبیل طراحی و مدیریت محصول بیشتر آشنا شدم (قبلش هم کار میکردم ولی بصورت کلی و خیلی غیر تخصصی). این قضیه بر میگرده به زمان بوجود اومدن استارتاپ ناب و تفکر طراحی و ... .
تصمیم گرفتم در این حوزه بیشتر ورود کنم و متخصص بشم. من همیشه از اینکه یک محصولی رو از صفر تا صد رو دنبال کنم و درگیرش باشم رو دوست داشتم و واقعا با انرژی و بالاترین توان سعی بر تولید محصول میکردم.
وقتی وارد این حوزه شدم (بصورت تخصصی، حدود ۳سال)، تازه متوجه شدم خود طراحی و مدیریت محصول از اون چیزهایی که قبلا هم یاد گرفته بودم، پا رو فراتر میزاره و خیلی بیشتر جذبش شدم. از جمله موارد :
۱- تحقیق و طراحی تجربه کاربری UX
۲- هک رشد (Growth hacking) و نورو مارکتینگ (Neuromarketing)
۳- تفکر طراحی و دانشهای شخصیت و روانشناسی
۴- مدل های قلاب و ...
۵- معماری های جدید فنی
۶- تصمیم گیری Data-driven
۷- اندازه گیری و سنجش ها با استفاده از KPI ها
۸- تعریف و سنجش فریم ورک هدف گذاری OKR
و ده ها مورد دیگر که به موارد آن روز به روز افزوده میشه. هر روز که بیشتر در این حوزه کار میکنم و مطالعه میکنم، علاقه و اشتیاقم در این حوزه بیشتر میشه و شور و شوقم هم بیشتر .
بصورت کلی ورود به طراحی و مدیریت محصول، شما رو به جاهایی میبره که فکرش هم نمیکردید. بطور کلی اگر از خلق یک محصول لذت میبرید و عاشق محصول هستید، وارد این حوزه ی جذاب بشید.
در این مورد قصد دارم بعدا مفصل توضیح بدم ولی به چند مورد کوتاه اشاره میکنم:
- محصول با تعداد کاربر زیر ۶۰-۷۰ هزار برام دیگه انگیزه ای بوجود نمیاره
- کمبود نقدینگی برای شروع دوباره
- دنبال چالشهای سنگین تر و ارزشمندتر در استارتاپ های بزرگتر در حال رشد هستم
- آن حباب دات کام دیگر ترکید و نمیشود براحتی موج سواری کرد
- شریک واقعی مثل خودم پر انرژی و جسور پیدا نکردم متاسفانه
- پایداری و تمرکز بر روی یک محصول آینده دار و مطمین رو بیشتر ترجیح میدم
امیدوارم این توضیحی که دادم باب آشنایی شما با طراحی و مدیریت محصول باشه. هر کدوم از این واژه هایی که میبینید، بایستی کتابها و مقالات متعدد بخونید تا بتونید بدرستی درک و پیاده سازی کنید.
پس همین الان هر چیزی که باعث میشه وقتتون رو بگیره رو بزارید کنار و شروع به مطالعه کنید.