ای من تمام اینها برای تو است:
آنچنان در تنهاییت خواهی ماند
و در تاریکی پر از وحشت بچگی
همان تاریکی و تنهایی که
ترس از آن همیشه در وجودم بوده است
اری، درست است
روزی خواب های پریشان
به واقعیت تلخی تبدیل خواهد شد
که دیگر نخواهی باشی، و نفس بکشی
انچنان در تاریکی و تنهاییت خواهی ماند
که همچون مرده ای بی روح
و بدون حس و احساسات
در تو غَلَبه خواهد کرد
و ان روز دیگر همه
از تو متنفر خواهند شد
من دیگر وجود ندارم
من در باتلاق فرو رفته ام
من دیگر خسته از روحم
خسته از جسمم
در تاریکی رها میشومم
همانند سیاه چالی که
بازگشتی نخواهد داشت
. . . . .
عاشق را بر عکس کن
اری، قشاع میشود
ایا معنی کلمه قشاع را میدانی
در کتاب لغت نامه دهخدا
قشاع یعنی
دردی است که درمان ندارد
دردی است که درمان ندارد
درست است بعد از تو
کمتر حرف خواهم زد
ولی مطمعن باش
حرف هایی در سینه ام
در درون قفس حبس شده
که درد هایی در درونش است
که یخ را آب
کوه را خورد
اهن را ذوب
اتش را دود
اب را بخار
خواهد کرد
. . . . .
ذوق اولین دوست دارمت کجا
بغض اخرین بغل کجا
هیچوقت فراموش نخواهد شد
هیچ وقت نمیدانستم که انقدر حسود هستم
تا روزی که از یکی خوشم امد
من حسود ترینم برای تمام تو
:):
:):
:):
:):
یه پسر بد و حسود و ترسو . . . :)