خداحافظی، بزرگسالی و فوتبال ...و من اجازه داشتم از هر واحد انرژیای که در بدنم وجود داشت استفاده کنم تا پیروز جنگ بین فرودستان و فرادستان یا جنگ پسران و پدران بشوم...
خلق اثر، دوست داشتن و نقب زدن به معنای زندگی برای تحمل رنج هر روزهی مواجهه با مرگ، نیازمند چیزی بیشتر از موجودیتهای لمسکردنی هستیم.
من - زبان - من. در طول زمان و در جریان تکامل، ما اشرف مخلوقات، ما هوشمندترین مخلوقات، ما خفنترین مخلوقات، ما همهچیزترین مخلوقات، به زبان دچار شدیم.
فوتبال؛ امید، نامیدی و تسلیم. من از فوتبال هویت میگرفتم. فوتبال به من شخصیت میداد. فوتبال من را شکل میداد. نه تنها در آن سن، بلکه تا همین امروز.
رقص با شیطان بس است؟ اذیت میشوید؟ عذرخواهم. ولی ایمورتال تکنیک قرار نیست دست از سرتان بردارد. قرار است دست در دست هم تا نهایت کثافت برویم.
پاسخ به زندگی، جهان و همه چیز در این مرحله انسان اتفاقات گذشته و آینده را با ویژگیهای عجیب و منطقهای پیچیده و روایتهای پستمدرنیستی مرور میکند.