از غمِ عشق، هلاکت به وجود میآید
از غمِ یار، فراوان جنون میآید
هر که گفته غمش این دو سهروزه باشد
همرهِ این دو سه روز، مرگِ خموش میآید
از همان لحظه که گفتی: «تو از یاد بِرَو»
همهٔ عشق ز دل، سینهبسوز میآید
تو همینجایی و من نیز کنارت هستم
این ندا از دلِ بیطاقتِ من میآید
در همین کشمکشِ بیتو، روانم مرده
از غم یار چه بر این سر دل میآید
مجنون تبریزی