پاسخ "وودی آلن" به پسرش در یکی از سکانسهای معروف فیلم سینمایی"الهه توانا" مقدمه مقاله امروز من است.
پسر: درخانه ما رئیس تویی یا مامان؟، پدر: رئیس منم، مادرت فقط تصمیم گیرنده است.
این دیالوگ خلاصه اقتصاد امروز و نقش تاثیر گذار و همچنان رو به افزایش زنان در زمینه خرید محصولات و خدمات است.
آمارها نشان میدهد، خانمها در بیش از 80% خریدها نقش اصلی را دارند و تفکر قدیمی در زمینه توسعه محصولات یا هویت برندها بر مدار این مفهوم که "چیزی بسازیم که زنان هم از آن استفاده کنند" امروزه کاملا منسوخ شده است.
زنان خواهان تبلیغات و محصولات اختصاصی خود هستند. آنها به احساسات بیش از منطق بها میدهند و نسبت به آن حساساند.
صنعت اتومبیل را درنظر بگیرید، از جمله بازارهایی است که همواره مردان در مرکز توجه هستند و عدم شناخت بازاریابان و فروشندگان این صنعت از برقراری ارتباط حسی و عاطفی با زنان کاملا مشهود است. ترس و عدم ورود بازاریابان به سرزمین ناشناخته احساسات خریداران خانم به این خاطر است که زنان به اتومبیل مانند مردان نگاه نمیکنند.
اصلیترین شاخص نزد زنان در مقام یک مصرف کننده، ارتباط است. خانمها برای یافتن راه حلهایی در زمینه مسائل و مشکلات زندگی شخصی و کاری خود به ارتباط اختصاصی با برندها نیاز دارند.
حال که از نقش پُر رنگ خانمها در اقتصاد امروز گفتیم، مهمترین عوامل در برنامه برندینگ عاطفی زنان را بررسی می کنیم.
1- احترام: زنان بسیار هوشیارند. آنها قبل از خرید محصولات و خدمات تحقیق میکنند، نظرات سایر خریداران را در خصوص اجزای محصول و تجربههای استفاده از آن با دقت میخوانند. برندهایی که خواستار احترام خانمها هستند باید در تبلیغاتشان به تیزبینی و ریزبینی زنان احترام بگذارند تا آنها نیز درعوض از برند به نیکی یاد کنند.
2- استقلال فردی: تاکید میکنم که زنان لطیف، قدرتمند، مستقل و زیرکاند. برندها باید گوناگونی نقشهای آنها در زندگی را باور کرده، به آن احترام بگذارند و با آنها به دور از کلیشهها رفتار کنند. زنان در طول روز نقش مادر، همسر، مدیر، کارمند، آشپز، هنرمند، طرفدار تیمهای ورزشی و... را ایفا میکنند پس برندها در کمپینهای تبلیغاتی باید به این توانایی فوق العاده زنان توجه ویژه داشته باشند.
3- آسایش: فشار دشمن شماره یک زنان است. زنان نقش اصلی در خانهاند و به دلیل پُر رنگ شدن نقش آنها در تامین مخارج خانه در کنار مسئولیتهای سنگینشان در قبال خانواده، احساس پایمال شدن میکنند. برندها باید تلاش کنند راه حلهایی جهت پُر کردن خلا حضور کمتر زنان در خانه را ارائه دهند. به یاد داشته باشید، دلیل اصلی خریدهای آنلاین زنان، سهولت و راحتی است.
4- دلبستگی: اغلب تصمیمات زنان به جای مولفههای منطقی بر پایه احساساتاند. زنان تمایلی به خواندن گزارشاتی بر مبنای اعداد و ارقام ندارند در عوض از برندها ارتباط احساسی خواستارند. زنان میخواهند بدانند محصول ارائه شده شخصا به چه کارشان میآید. برندی که بتواند در آنها ایجاد دلبستگی کند، تا سالها موفقیت خود را تضمین کرده است.
5- ارتباط: زنان اعتماد و وفاداری خود را نثار برندهایی میکنند که با ایشان وارد یک گفتگو معنادار شوند نه صرفا تاکید بر داد و ستد موجود. زنان خواهان برندهایی هستند که ارزش های مهم و مورد نظرشان را انعکاس میدهند. یکی از اصلی ترین دغدغههای زنان امروز توجه به بهداشت و سلامت جسمی و روحی خود و اعضای خانوادهشان است. زنان دوست دارند مربی و سرپرست خود و دیگران باشند و دیگران نیز آنها را منشور عشق و احساس بدانند. زنان را باید با شخصیت برند و در زمینه ای خاص که از نظر آنها پُر معناست (نه یک موجود سازمانی فاقد شکل و شخصیت) درگیر کرد. برندهایی که از پرداختن به تخیلات جنسی پرهیز میکنند و برپایه پیامهای مثبت و الهام بخشی ساخته میشوند که طبیعت چند وجهی زنان و چالشهای امروز آنها را نمایش می دهد، در برقراری ارتباط سازنده با زنان پیشتازند.
پس مدیران برند، به رؤسای جدید خرید احترام بگذارید.
مقالات مرتبط با حوزه برند و برندسازیِ"محمد امین جعفری":
استراتژیهای نام گذاری در برندها، تاثیر مدیران برند در فوتبال، دانستنیهای برند و برندینگ، در مسیر برندینگ عاطفی،