محمد امین جعفری
محمد امین جعفری
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

تاثیر مدیران برند در فوتبال

خریداران در ازای محصول یا خدمتی که دریافت می‌کنند، هزینه می‌کنند. این طبیعت اقتصاد و بازار دنیاست.

در همین مارکت بزرگ، هستند حوزه‌هایی که نه محصولی برای عرضه دارند نه خدمتی برای ارائه ولی افراد در ازای آن حاضرند مبالغی فراتر از یک محصول و خدمت هم بپردازند.

امروز راجع به تاثیر برندینگ در یکی از بزرگترین صنایع این سال‌های جهان که گردش مالی آن در حد بازارهای نفتی است، صحبت می‌کنم؛ فوتبال

محبوب‌ترین ورزش دنیا که علاوه بر ورزش در حوزه‌هایی مانند برندینگ، مارکتینگ، مد و پوشاک و بسیاری حوزه‌های دیگر تاثیرگذار بوده و موجب رشد آنها شده است.

تا به حال فکر کرده‌اید مردم در سراسر دنیا سالانه چه مقدار هزینه می‌کنند تا حضوری هرچند کم رنگ در این حوزه داشته باشند، از تیم محبوبشان حمایت کنند، کری بخوانند و خود را بخشی از باشگاهی بدانند که در ازای این هزینه، نه محصولی به آنها می‌دهد نه خدمتی.

طرفداران تیم‌های بزرگ حاضرند به ازای تماشای هر مسابقه مبلغی حدود 50 یورو بپردازند، حداقل 100 یورو برای تهیه پیراهن جدید تیم‌شان هزینه کنند، با پرداخت اشتراک سالانه شبکه‌های تلویزیونی بازی‌های خارج از خانه تیم محبوب‌شان را تماشا کنند و هزینه‌های دیگری که بخش عمده آن به حساب باشگاه‌ها سرازیر می‌شود.

این چیزی نیست جز قدرت شگفت انگیز برند این باشگاه‌ها در ذهن و قلب طرفداران.

ارزش کار برندینگ تیم‌های ورزشی همین جاست، جایی که نه محصولی به مخاطب عرضه می‌کنند نه خدمتی ارائه ولی به شدت در ارتقا حس رضایت از زندگی ایشان تاثیر دارند. در کنار حس رضایت درونی، تصور دیگران از شمایی که هوادار تیم X هستید به شدت برای طرفداران مهم است. همه این‌ها در کنار فرهنگ باشگاه‌ها و سایر موارد اصلی برند، نشات گرفته از منشور هویت برند باشگاه‌هاست که طراحی و در قالب پیام‌های متنوعی به زندگی روزمره مخاطبان ارسال شده است.

تیم‌های ورزشی برندهایی چند صد میلیون دلاری هستند که بعضاً با سابقه‌ای بسیار کمتر از برندهای مطرح جهان، ارزش چندین برابری دارند.

حال ارزش فعالیت‌های مدیران برند به وضوح قابل مشاهده است. آنها ارزش‌های متمایز باشگاه را ایجاد یا کشف می‌کنند، روی آن مانور می‌دهند، جامعه مخاطبان مورد نظرشان را پیدا کرده و جایگاه سازی می‌کنند. هر تیم ورزشی هویت منحصر به فردی دارد و علاقه مندان به این رشته طرفدار تیم هایی میشوند که در امتداد هویت خودشان است.

برای مثال، هواداران رئال خواستار بهترین‌ها در هر بخش از زندگی خود هستند، بارسایی‌ها آنچه را که خود می‌سازند ارزشمند و گرامی می‌دانند، آرسنالی‌ها اعتقاد به شور و انگیزه جوانی داشته و اتلتکویی‌ها جنگجویانی تا پای جان هستند.


تمامی این ویژگی‌ها را مدیران برند این باشگاه‌ها ایجاد (یا کشف) کرده و در اذهان عموم جایگاه سازی کرده ‌اند. آنها با به روز ترین تکنیک‌های برندینگ عاطفی کاری کرده‌اند که پیروزی یا شکست تیم محبوب‌مان تا چندین روز در اخلاق و رفتار ما تاثیر داشته باشد.

این هویت سازی و جایگاه سازی به قدری قدرتمند انجام شده که به قول یکی از بزرگان تاریخ فوتبال: "یک هوادار می‌تواند ماشین و خانه خود را عوض کند، از همسر خود جدا شده و با فرد دیگری ازدواج کند، حتی می‌تواند دین خود را تغییر دهد ولی هرگز تیم محبوب خود را عوض نمی‌کند"

برندینگ عاطفی است که شهرت و محبوبیت را باهم به ارمغان می‌آورد.

(مقاله در مسیر برندینگ عاطفی را مطالعه کنید)

متاسفانه در ایران با چسباندن واژه "فرهنگی" در کنار نام باشگاه‌ها (باشگاه فرهنگی ورزشی ....) و عدم توجه به هویت برند باشگاه، عدم جایگاه سازی و تاثیرگذاری بر مخاطبان هدف، جمعیت 80 میلیونی کشور عمدتا طرفداران 3 یا 4 تیم هستند و بسیاری از استادیوم‌ها خالی مانده و در این مارکت پُر رونق جهانی، زیان ده هستیم!


سایر مقالات مرتبط با برندینگ عاطفی: زنان رؤسای جدید خرید، نقش ایونت ها در برندسازی


برندینگمارکتینگبرندبازاریابیورزش
مشاور برندینگ و مدیر برند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید