همه ما قبل از خوابیدن به تمام چیزایی که در طول روز برامون اتفاق افتاده فکر می کنیم به اینکه مثلا چرا جواب فلانی رو ندادم، چرا اونطور که دلم می خواست نتونستم تمام تلاشمو بکنم، اصلا چرا من انقدر امروز افسرده بودم؟ من که همه چیزم رو به راهه. بعدشم طبق معمول سعی می کنیم چشم هامونو روی هم بذاریم و مثلا به زور بخوابیم. ولی برای کسایی که مثل من یه ذره بد خواب باشن می دونن این کار خیلی فایده ای نداره. وقتی با کلی کلنجار رفتن بلاخره سعی می کنی بخوابی دقیقا چند ثانیه قبلش یهو دوباره ذهنت شروع می کنه به حرف زدن و پرت پلا گفتن و آخرین تیر خلاصو بهت می زنه و یه سوال مسخره مطرح می کنه ولی این دفعه از مسیر احساسی وارد می شه و با صدای آروم می پرسه: راستی بگو ببینم اصلا عشق وجود داره؟ و دقیقا همون موقع اس که تو می خوای سرتو بزنی به دیوار تا بتونی اون صدارو برای چند ساعت هم که شده خاموش کنی تا بتونی بلاخره یه خواب راحت داشته باشی.