کلینیک روانشناسی و مشاوره آوان – زندگی مجموعه ای از تجربیات است. بعضی ها باعث می شوند که احساس کنیم توانا، مورد علاقه، قدردانی و حمایت هستیم. اما برخی از تجربیات ما را مملو از شرم، ترس، خشم، حسادت یا نگرانی میکنند و باعث میشوند احساس تهیدگی، شکست، رها شدگی، دوست داشته نشدن، تنهایی، ناامیدی و عزت نفس پایین داشته باشیم. برای دفن درد و رنجشها، اغلب حواس خود را پرت می کنیم. اما درد مدفون (تا زمانی که با آن مقابله نکنیم) راهی برای ظهور مجدد دارد.
وقتی زندگی خوب است، ما انتخاب های خوبی برای خود می کنیم و روابط، وظایف و مسئولیت های زندگی خود را با کمترین مشکل مدیریت می کنیم. اما وقتی شرایط سخت می شود، زندگی می تواند به سرعت به یک داستان کاملاً متفاوت تبدیل شود.
هنگامی که خود را در آب های خروشان می یابیم و احساسات ناخوشایندی را تجربه می کنیم، درگیر خودگویی های منفی می شویم و با فرار یا منحرف کردن افکار و احساسات خود به دنبال آرامش می گردیم. دکتر لیزا فایرستون (Lisa Firestone)، به بررسی این موضوع پرداخته است که چگونه مواجهه، به جای فرار از احساساتمان، به غلبه بر اعتیاد کمک می کند. رفتارهای مرتبط با فرار از احساسات در همه اشکال ظاهر میشوند، از کار زیاد، پرخوری و خواب زیاد گرفته تا مصرف بیش از حد الکل، مواد مخدر یا دستیابی به مواردی مانند پورنوگرافی، بازیهای ویدیویی و تماشای تلویزیون. همچنین برخی از افراد برای پرت کردن و سرکوب احساسات ناخوشایند به خرید افراطی، قمار یا معاشرت روی می آورند. (پیشنهاد می شود مقاله 5 قانون زندگی از داروین را مطالعه کنید.)
احساسات (مثبت و منفی) قوی ظاهر می شوند. همه ما با سیل احساسات مثبتی که هنگام دریافت خبرهای خوب احساس می کنیم، مانند ترفیع، افزایش حقوق، یا یک فرصت جدید و هیجان انگیز آشنا هستیم. از سوی دیگر، اخبار بد اغلب همراه با “احساسات منفی” توصیف می شوند. ما شنیدهایم که مردم هنگام تهدید یا توهین، یا زمانی که چیزی طبق برنامه پیش نمیرود، نگران یا خشمگین می شوند. خبر بد یا سخنان ناخوشایند یکی از دوستان یا اعضای خانواده می تواند «مثل یک تن آجر» بر سر ما آوار شود.
احساسات مثبت و منفی لحظه ای که ظاهر می شوند هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی ما را تحت تاثیر قرار می دهند. این احساسات می توانند قدرتمند و طاقت فرسا باشند و هنگامی که تجربه و احساسات همراه آن منفی و دردناک هستند، اغلب سعی می کنیم احساسات منفی ناشی از آن را به حداقل برسانیم یا نادیده بگیریم. ما آنها را نادیده میگیریم و به عنوان وسیلهای برای اجتناب، درگیر هر نوع حواسپرتی میشویم. (پیشنهاد می شود مقاله 12 روش برای توجه به احساسات و بهبود زندگی را مطالعه کنید.)
ممکن است فکر کنیم با دور نگه داشتن احساسات بد از خود مراقبت می کنیم. اما حتي حواسپرتيهايمان نيز نميتواند ما را از بازپخش تجارب منفي در ذهنمان و فاجعهسازي وقايع بازدارد. ما می توانیم خود را در حالت ناامیدی و ترس ببینیم، جایی که تصمیم می گیریم احساسات خود را نادیده بگیریم.
دوری از احساسات منفی ممکن است تسکین موقتی ایجاد کند، اما در طولانیمدت میتواند ما را شکسته، معتاد، منزوی و از افرادی که به ما اهمیت میدهند، دور کند. ما در زندگی گم می شویم و گیج می شویم و ارتباط و عزت نفس خود را از دست می دهیم. این می تواند منجر به رضایت کمتر در زندگی و محدود کردن پتانسیل ما برای تحقق و شادی شود. سرکوب کردن به جای پردازش آسیب های گذشته ما را با بقایای عاطفی مواجه می کند. (پیشنهاد می شود مطلب چگونه حلقه های افکار منفی را بشناسیم و متوقف کنیم را مطالعه کنید.)
هر چه زباله های عاطفی بیشتری حمل کنیم، آسیب پذیرتر هستیم. من به عنوان یک روانشناس بالینی، با بسیاری از بیمارانی کار می کنم که با آسیب های گذشته و خاطرات منفی که دوباره ظاهر می شوند، دست و پنجه نرم می کنند. به خصوص زمانی که با چالشی در زمان حال سر و کار دارند.
من این خاطرات دردناک را بقایای عاطفی مینامم و خاطرات منفی فراگیر که از گذشته پدیدار میشوند را به سنگهایی در مزرعه کشاورزی تشبیه میکنم. مانند کشاورزانی که باید هر بهار قبل از کاشت محصول جدید، سنگ ها را بردارند. ما باید درگیر فرآیند پاکسازی زباله های احساسی خود باشیم. اگر این کار را نکنیم، همچنان ظاهر می شوند و مانع کاشت بذر برای زندگی ما خواهند شد. (پیشنهاد می شود مقاله 5 پیشنهاد برای مقابله با منفی گرایی را مطالعه کنید.)
زباله های عاطفی دردها و رنجشهای پردازش نشده هستند. تا زمانی که بقایای عاطفی خود را نگه می داریم، به ظهور مجدد ادامه می دهند، به خصوص زمانی که ما آسیب پذیر هستیم.
ما باید دردهای خود را پاک و بررسی کنیم تا بتوانیم احساسات خود را تنظیم کنیم و راه را برای رشد و شادی خود باز کنیم. ما می توانیم با تصمیم گیری برای پاکسازی زباله های عاطفی خود شروع کنیم. سپس باید با احساسات منفی خود روبرو شویم و به خود اجازه دهیم تا احساسات خود را به طور کامل بپذیریم و احساس کنیم. ما باید بررسی کنیم که چه کسی را مقصر میدانیم و نقشی که ممکن است در یک موقعیت دردناک داشته باشیم را قبول کنیم. ما باید خود و دیگران را ببخشیم و آنچه را که حتی از دردناک ترین تجربیات خود آموخته ایم، بپذیریم.
هنگامی که درد خود را پردازش کردیم، همچنان خاطراتی خواهیم داشت، اما اثر آنها دیگر شدید یا ناراحت کننده نخواهد بود. ما میتوانیم آسیبهای گذشتهمان را در جایی قرار دهیم که به آن تعلق دارند و دیگر نمیتوانند به ما آسیب برسانند و میتوانیم شروع به درمان، پاکسازی، بررسی، تکامل و ایجاد زندگی مورد نظر خود کنیم. (پیشنهاد می شود مقاله 4 روش برای رهایی از ناامیدی های زندگی را مطالعه کنید.)
با پاکسازی بقایای عاطفی آسیب های گذشته و احساسات منفی، می توانید راه را برای آینده ای شادتر باز کنید. با اقدامات زیر شروع کنید:
محمد امین مختاریان
مطالب مشابه:
5 عادت سالم برای افزایش عزت نفس