واقعا چرا کتاب می خونیم؟
اگر مطالب قبلی را نخواندید حتما بخوانید...
خب حالا بریم به ادامه سریال چرا باید کتاب بخوانیم؟!
چیزی که گاهی متوجهش میشم اینه که وقتی کتاب می خونم یک سری اتفاقات ناخواسته ای هم می افته
مثلا مطالب و یا حتی باورها و تصوراتی که قبلا در خصوص یک موضوع داشتم یک باره میان جلوی چشمم، خیلی وقتها حس خوبی می گیرم ولی گاهی هم چالش میشه برام و همش فکر میکنم به اینکه چرا این نویسنده اینجوری گفت یا نویسنده قبلی چرا اونجوری گفت
همه اینها شاید در عرض 10 20 ثانیه اتفاق می افته
ولی عجیب غریب میشن مطالب
و یه جورایی حس میکنم مطالب جدید تئوری هایی در ذهنم ایجاد میکنه که یا قبلا نبوده و یا اگر بوده قوی تر میشن
بدون اینکه متوجه بشم
و جالب اینجا که خواندن کتاب یک حالتی داره با خودش که انگار یک نفر نفوذ میکنه درونِ تو
البته جای نگرانی نیست اون یک نفر کسی جز خودت نیست
انگار خودم دوباره وارد خودم میشم و یک خانه ای را که قبلا ساخته بودم رو دوباره آجرچینی میکنم و بر میگردم!
مورد دیگر اینکه
یه جورایی تخیلاتم هم قوی تر میشن و انگار به کار می افتن و اگر تمرکزم رو بالا نگه دارم انگار با بمباران ایده مواجه میشم و گاهی این ایده ها رو می نویسم کامل
ولی خب باید سعی کنم هم تمرکزم رو بالاتر ببرم و هم ایده ها را کامل تر بخونم
باز هم ادامه دارد...
