شاید شما هم زیاد سفر کرده باشید. شاید با جمع دوستان ، کنار پدر یا خانواده ، شاید هم در جمع همکاران و هم دانشگاهیان و …
ولی نمی دانم چند نفر شما تنها سفر کرده اید، از میان جمع به ژرفای تنهایی های جاده به خلوت شهرهای دور بدون همزبان از جغرافیای شناس به حال و هوای ناشناس
شاید شما هم زیاد سفر کرده باشید و در گوشه کافه ای دنج در استانبول زیبا نشسته باشید و آرام آرام قهوه خود را سر کشیده باشید و خنده های دو دختر ترک را دیده باشید بدون آنکه بدانید، بهم چه می گویند شاید شما هم لبخند زده اید و سیگارتان را روشن کرده اید
شاید شما هم زیاد سفر کرده باشید و در پیادهروهای شانزهلیزه پاریس گشته باشید و با تعجب به فروشگاه های برند های لوکس با دکوراسیون های چینی نگاه کرده باشید. شاید از دوچرخه های گذری شانزهلیزه حتی کرپ موز و نوتلا و توت فرنگی هم خریده باشید
شاید شما هم در نهایت تعجب در کنار در ورودی کلیسای نوتردام ایستاده باشید و با خاطرات فیلم های هالیوودی به این مجسمه ها نگاه کرده باشید و با یک توریست آرژانتینی در مورد آنتونیکوئین صحبت کرده باشید و صدای ناقوس های نوتردام را در میان آوای زیبای آواز دخترکی با لهجه غلیظ فرانسوی شنیده باشید
شاید شما هم زیاد سفر کرده باشید و در کنار سنگ های میدان اصلی کلیسای کازان با خود فکر کرده باشید که خیلی زود به یونان خواهید رفت یا حتی فلورانس یا رم یا هر کجای دیگری که آن لحظه به آن فکر می کردید. همان لحظه که بچه های مهدکودک را آورده اند برای بازید از موزه هرمیتاژ
شاید شما هم زیاد سفر کرده اید به مارو یا هنگام ، شاید شما هم روی شن های ساحل لارک قدم زده اید یا حتی در خلیج مفنق در تاریکی شب صدای دور آوای بوشهری یا جنوبی دخترکانی را که انگار خیلی آسمانی شده اند و دیگر روی زمین نیستند را شنیده باشید
شاید شما هم مثل من دلتنگ سفر شده اید
اگر اینقدر به سفر عشق داشته اید، به گشتن و نشستن در مکان هایی که هیچ وقت ننشسته اید یا صحبت با کسانی که هیچ وقت ندیدهاید