ریحانه غلامی (banafffsh)·۲ سال پیش• ماهی قرمز کوچولو •+ تو مثل ماهیای توی حوض خونه عزیز جونی! اولین چیزی که بهت گفتم... خیره شدم به چشمات و بالاخره گفتمش! جمله ای که بارها و بارها وقتی توی ایوو…
ریحانه غلامی (banafffsh)·۲ سال پیش• همسایه بغلی ³ •خونه تقریبا مرتب بود. با خودش مرتب کرده بودم. فقط شروع کردم به شونه زدن موهام و مسواکی که هرروز صبح میزدم. تا حالا انقدر تند کاری رو انجام…
ریحانه غلامی (banafffsh)درهمیشه بنویس·۲ سال پیش• همسایه بغلی² •باز ساکت شد... باز ساکت شدم... ولی از شدت نگرانی اینکه چه واکنشی نشون میده نمیدونستم باید به در و دیوار کوبیدن قلبمو چجوری کنترل کنم! دستای…
ریحانه غلامی (banafffsh)·۲ سال پیش• همسایه بغلی¹ •همیشه صداش می اومد... یعنی غیر از موقعایی که میرفت بیرون همیشه صداش میومد. با خودش حرف میزد، میخندید، شعر میخوند. یه موقعایی که میخواست آشپ…
ریحانه غلامی (banafffsh)·۳ سال پیش• قایم باشک •• به نام او •- دلت میخواد ناهار چی بخوری؟ دستشو لای موهاش برد و اونو کلافه بهم ریخت: مگه اینجا حق انتخاب دارم؟ لبخندی روی لبای دکتر کشیده ش…
ریحانه غلامی (banafffsh)درمبتلا به نوشتن...·۳ سال پیشیه بارم تو دروغ بگو...گـفتم: جـدی میگـم! مـن اصـلا دوسِـت نـدارم! ایسـتاد. خـیرهـ شـد بـه صـورتم و ابـرو بـالا داد: نمیترسـی بـا گـفتن ایـن دروغـا بـری جهنـم؟! "…
ریحانه غلامی (banafffsh)درمبتلا به نوشتن...·۳ سال پیش••چمدان مادر بزرگ••هر چه چمدان داخل کمد است را بیرون میریزم! با حرص لباس ها... آلبوم ها... عروسک های فانتزی و چینی و هر چیزی که برایم نگه داشته ای را گوشه ی ا…
ریحانه غلامی (banafffsh)·۳ سال پیش•پیراشکی ?•هوا سرد بود، به قدری که صورت همه ی بچه ها از فرط سرما سرخ شده بود. با این حال زنگ ورزش در حیاط برگزار شد. تفاوتش این بود که دیگر لازم نبود…
ریحانه غلامی (banafffsh)·۳ سال پیش•قایمت میکنم=)•از بچگـی دوس داشتـم همـهچیـو قایـم کـنم... خـوراکیایی کـه دوسداشتمـو قایـم میکـردم کـسی نخـورهـ، لبـاسای نـومو قایـم میکـردم کـسینخـواد بپـ…
ریحانه غلامی (banafffsh)·۳ سال پیش•پیانو ?•با حرص گفت: ما... خیلی بد بختیم!جایی را نمی دیدم اما چندین بار پلک زدم: چرا بدبخت باشیم؟!صدای قدم هایش را شنیدم که به طرفم می آمد. نشست کنا…