
گاهی در روابط عاشقانه، کنترل در لباس عشق ظاهر میشود. ما فکر میکنیم اگر بدانیم پارتنرمان کجاست، با چه کسی حرف میزند یا چه میپوشد، یعنی به او علاقه داریم. اما حقیقت این است که بسیاری از این رفتارها نه از روی عشق، بلکه از روی ترس، ناامنی یا نیاز به تسلط میآیند. عشق و کنترل در ظاهر شبیه هماند، اما در عمق، از دو دنیای متفاوت میآیند.
در روانشناسی، عشق ترکیبی از صمیمیت، اشتیاق و تعهد است؛ سه عنصری که در نظریه معروف «مثلث عشق» رابرت استرنبرگ مطرح شدهاند.
عشق واقعی یعنی دو نفر، با آزادی و احترام متقابل، کنار هم رشد کنند. یعنی احساس کنند میتوانند خودِ واقعیشان باشند، بدون قضاوت، بدون اجبار، و بدون ترس از طرد شدن.
عشق، آزادی میدهد نه قید. رشد میآورد نه محدودیت. عشق واقعی فضا میدهد تا هر دو نفر نسخهی بهتری از خودشان شوند، نه نسخهای مطابق خواست دیگری.
کنترل یعنی تلاش برای هدایت، محدود کردن یا نظارت بر رفتار و تصمیمهای طرف مقابل. کسی که کنترل میکند، اغلب باور دارد که این کار را از روی «عشق و مراقبت» انجام میدهد، اما در واقع پشت آن ترس پنهان است؛ ترس از دست دادن، ترس از خیانت، ترس از دیدهنشدن یا کافی نبودن.
مطالعات روانشناسی نشان میدهد کنترلگر بودن معمولاً از سبک دلبستگی ناایمن (insecure attachment) سرچشمه میگیرد. یعنی فرد در کودکی تجربهی بیثباتی، طرد یا کمبود توجه داشته و در بزرگسالی میخواهد با کنترل، احساس امنیت گمشدهاش را بازیابد.
در واقع، کنترل تلاشی است برای ساختن امنیت بیرونی در زمانی که امنیت درونی وجود ندارد.
خیلی وقتها ما از کودکی یاد گرفتهایم که «عشق یعنی نگرانی». وقتی مادری با لحنی تند میگوید: «تو رو از سر دلسوزی منع میکنم»، کودک یاد میگیرد که محدود شدن، بخشی از دوست داشتن است. همین باور بعدها در رابطههای عاشقانه تکرار میشود.
ما میگوییم: «چون دوستت دارم میخواهم بدونم با کی حرف زدی»، یا «چون نگرانتم نمیخوام با فلان دوستت بیرون بری». اما پشت این جملهها عشق نیست، بلکه اضطراب پنهان است.
همانطور که در یکی از مقالات سایت Psychology Today آمده:
“It’s nearly impossible to be in love and in control at the same time.”
«عاشق بودن و کنترل کردن بهطور همزمان تقریباً غیرممکن است.»
زیرا عشق نیاز به تواضع دارد، و کنترل از غرور و ترس میآید.
فرض کنید «نگار» و «امیر» در رابطهای عاشقانه هستند. امیر همیشه میخواهد بداند نگار کجاست، با چه کسی بیرون رفته و چرا دیر جواب پیامش را داده. او میگوید: «چون نگرانتم» یا «فقط دلم میخواد بدونم سالمی».
اما کمکم نگار احساس خستگی میکند، از بیرون رفتن اضطراب میگیرد، و حتی احساس گناه میکند وقتی خودش را آزاد حس میکند.
اینجاست که عشق از مسیرش خارج شده. کنترل آرام آرام مرزهای آزادی را میبلعد، تا جایی که فرد دیگر نمیداند خودش کجاست.
عشق واقعی، مرز دارد. عشق واقعی میگوید:
«بهت اعتماد دارم، چون انتخابت کردم.»
«میفهمم که گاهی نیاز داری تنها باشی.»
«به رشدت احترام میگذارم، حتی اگر از من فاصله بگیری.»
وقتی احساس ناامنی داریم، بهجای اعمال محدودیت باید احساسمان را بیان کنیم. مثلاً بهجای اینکه بگوییم «با اون نرو»، بگوییم «وقتی با اون میری، احساس نگرانی میکنم و نمیدونم چرا. میخوام دربارش حرف بزنیم.»
این تغییر لحن کوچک، بزرگترین نشانهی عشق بالغ است.
رفتارهای کنترلگر به مرور رابطه را فرسوده میکنند.
• اعتماد از بین میرود و جای خود را به شک میدهد.
• عزتنفس طرف مقابل آسیب میبیند، چون مدام احساس میکند «کافی نیست».
• رابطه بهجای عشق، به یک بازی قدرت تبدیل میشود.
• در موارد شدیدتر، کنترل میتواند به خشونت روانی یا رفتاری بینجامد.
مطالعات جدید نشان میدهند روابطی که بر پایهی کنترل بنا شدهاند، احتمال بیشتری برای فروپاشی دارند، چون ترس هیچوقت نمیتواند جایگزین عشق شود.
۱. خودآگاهی: قبل از هر رفتار کنترلی از خود بپرس: «من از چی میترسم؟ از دست دادن؟ خیانت؟ بیارزشی؟» پاسخ صادقانه، اولین قدم درمان است.
۲. افزایش اعتماد: با گفتوگوی شفاف و زمان گذاشتن، اعتماد دوطرفه بساز. عشق با امنیت زنده میماند نه با نظارت.
۳. مرزبندی سالم: بپذیر که حتی در نزدیکترین رابطهها، هر دو نفر حق حریم شخصی دارند.
۴. ابراز احساسات بهجای دستور: بهجای اینکه «باید» بگویی، از احساست حرف بزن.
۵. درمان و آگاهی عاطفی: اگر کنترل در رابطه تکرار میشود، مشاوره زوجدرمانی یا رواندرمانی فردی کمک میکند تا ریشههای ترس شناسایی و درمان شوند.
اگر نیاز داری شریکات را کنترل کنی، یعنی از درون احساس ناامنی داری. عشق واقعی، رها میکند چون اعتماد دارد. کنترل، میفشارد چون میترسد. وقتی یاد بگیریم عشق یعنی آزادی و رشد، نه مالکیت و تسلط، تازه وارد رابطهای میشویم که در آن هر دو نفر نفس میکشند، نه یکی در دیگری حل میشود.
شما تجربهای در این زمینه داشتید؟ بهمون بگید.
1. Psychology Today – Fighting the Need to Control in Close Relationships (2024)
2. Psychology Today – Control Is the Opposite of Love (2024)
3. National Legal Service UK – Recognising the Difference Between Love and Controlling Behaviour (2023)
4. BYU Scholars Archive – Analyzing the Continuum of Control and Freedom in Relationships (2022)
5. PMC – Determinants of Intimate Partner Controlling Behavior (2023)
6. My Inner Creative – 7 Behaviors That Seem Like Love but Are Actually Control