ویرگول
ورودثبت نام
احسان طوقیان
احسان طوقیان
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

داستان یک مهندس نرم افزار- قسمت 7 – ای هلووو!

<< قسمت 6

فکر کردین گاو پرستی فقط در هند و تبت هست!؟ نخیر همه جای دنیا داریم. ایران هم داریم. تو اداره جات! هم بیشتر تر داریم!

چرا هندی ها گاو را می پرستن؟ چون اعتقاد دارن گاو بیش از اون چیزی که دریافت می کنه، می بخشه. از شیرش برای خوراک، از نیروش برای شخم زدن زمین و از کودش برای تقویت زمین و گرم کردن خانه استفاده می کنن.

چرا مردم سایر نقاط جهان گاو پرستی می کنن؟ ساده س. برای اینکه بتونن کارشون را حفظ کنن و در مرحله بعدی پیشرفت کنن.

جوونی ها من به این داستان هایی که مهران مدیری در پاورچین در مورد پاچه خواری رئیسش نشون میداد، می خندیدم ولی در اداره خودمون به 2 چشم دیدم. هر کی بهتر پاچه خواری می کرد، عزیز تر بود و هر کی عزیزتر بود امکانات بهتری در اختیارش قرار می گرفت و آزادی عمل بیشتری داشت. این یک هنجار نا نوشته بود و همه کم و زیاد بهش پایبند بودند جز یه نفر!

مثلا اوایل کار وقتی ما تو اتاقمون نشسته بودیم و مشغول کار بودیم، رئیس (یا همون دکتر) می یومد تو و با مسئول واحد کار داشت، همه بلند میشدن و پس از سلام علیک و دست دادن وا میستادن. حالا این کار می خواست 1 دقیقه طول بکشه یا یک ربع.

تصور کن داری debug می کنی و رسیدی یه جای حساس که باید پاشی و 15 دقیقه لبخند زورکی بزنی. البته از حق نگذریم اگه رئیس کارش زیاد طول میکشید، خودش می گفت بشینید و کسی که اول همه می نشست من بودم. این رفتارها برام عجیب بود ولی متاسفانه همه انجام می دادن.

از همه افتضاح تر یه همکار داشتیم تو واحد مالی/اداری به نام کاظمی که مثل قاسمی در سریال لیسانسه ها بود. اگه دکتر از فاصله 200 متری هم صداش می کرد به صورت غیر ارادی می گفت:

بلههههههههههههههههههه قربان! - البته بجای قربان می گفت دکتررررررر

دکتر اداره ما و همکار کاظمی!
دکتر اداره ما و همکار کاظمی!


به عنوان یه مثال دیگه که بخوام براتون بگم این بود که در نمازخانه اداره هر روز نماز جماعت برگزار میشد و یک روحانی نماز را می خوند. یک روز ایشون نیومد. یه سری گفتن پاشین فرادا بخونیم و یه تعدادی هم به شوخی به سایر همکارا می گفتن شما برو جلو وایسا. در نهایت آقای رئیس بعد از کلی تعارف به سایر همکارا رفت جلو وایساد و نماز را برگزار کرد. سایر همکاران هم با افتخار تمام به ایشون اقتدار کردن و نماز عبادی سیاسی را بر پا داشتن!

من فکر می کردم این رفتارهای ناپسند فقط مال کارمنداست اما یه روز شاهد کلمات عاشقانه رئیس پشت گوشی تلفنش بودم:

  • بله عزیزم
  • فدای شما بشم
  • شما امر بفرمائید
  • قربانت برم...

کمی خجالت زده به یکی از همکارا گفتم: دکتر داره با خانومش حرف می زنه؟

  • همکار: نه، داره با رئیسش حرف میزنه
  • من: چیییییییییی؟ مگه میشه؟
  • همکار: تو این سیستم همه پاچه خوار فرد بالادستی شون هستن

تعجب من از این بود که این دکتر بسیار اهل این بود که قدرت خودش را به سایرین القا کنه. هر موقع از ماموریت یا مرخصی بر می گشت، پیله می کرد به یکی. داد می زد سرش. توهین بهش می کرد (کم اتفاق می افتاد-ولی اتفاق می افتاد). مخصوصا هم صداش را بلند می کرد تا همه بشنوند و ازش حساب ببرن.

ایشون برای پیشرفت سازمانی از هیچ پاچه خواری ای فروگذار نبود. از وزیر گرفته تا رفتن به مراسم ختم برای مرحوم شدن مادر رئیسش! یادمه وقتی مادر رئیسش فوت شده بود از پول شرکت ماشین گرفتن و کلی از همکارا را بردن باغ رضوان (قبرستان) سر مزار. حتی وقتی یکی از افراد صاحب نفوذ در وزارت پدرش فوت شده بود (در یکی از شهرهای جنوب کشور) 4 تا بنر چاپ کردن با پول شرکت یکی به عنوان ریاست اداره، یکی به عنوان همکاران اداره، یکی برای رئیسش و آخری هم برای رئیس رئیسش! و شخصا با ماشین اداره رفت اونجا تا حضوری بهش تسلیت بگه. شاید که در آینده به دردش بخوره.

پاراگراف زیر گوشه ایی از پاچه خواری ایشون برای وزیر مربوطه می باشد. خودتون ادامش را بخونین:

همه آناني كه از نزديك با شخصيت  زنگنه وزیر نفت و زندگي شخصي و اجتماعي  وی آشنا هستند ، به تعهد، اراده راسخ ، هوش سرشار ، شخصيت علمي ، دانش عملياتي و مديريت شايسته ايشان بويژه در عرصه هاي حساس كشور اذعان دارند و نيك مي دانند  كه بسياري از توفيقات بدست آمده در صنعت نفت كشور و ايجاد تمدن جديدي در مناطق عسلويه و غرب كارون بويژه پس از دوران افول صنعت نفت در 8 سال دولت نهم و دهم ، بدون حضور مهندس زنگنه امري محال و غير ممكن بنظر مي رسيد . افرادي كه در صنعت كشور دستي بر آتش دارند بخوبي مي دانند كه عقد قراردادي ارزشمند با شركت توتال  در شرايط بر سر كار آمدن دولت ترامپ  و وضع تحريم هاي جديد ، بسان معجزه اي است كه همه و همه به اعتبار شخصيت شيخ الوزراي جمهوري اسلامي ايران در راس راهبردي صنعت نفت حاصل شده است. ادامه ...

قسمت 8 >>

داستانمهندس نرم افزاراداره دولتیدکتررئیس
برنامه نویس تا کمی مهندس نرم افزار، اهل مطالعه، اهل سیاست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید