درونم را چنان هیاهویی در برگرفته که حتی بانگ بی امان دوستت دارم ها را در خود گم میکند. متاسفم دادا! صدای گریه هایم در این جنجال به گوشت نمیرسد؟
حسرت آغوشت در قلبم تا ابد باقی می ماند. برای ذره ای از آرامش دستانت و بوسه هایت مجنونم. حس کودکی که در تاریکی دنیای بی رحم توسط مادرش رها شده را میدانی؟
روزی در نهایت آرامش با لبخندی از اعماق وجودم خود را به آغوش سرد خاک میسپارم. و تو آن روز به جای من خاک را ببوس .دوستت دارم هایت برای قلب رنجور من کافی نبود.