(دنیا بدون کنکورد بزرگتر است)
این شعاری بود که در ابتدای کار غرور شگفت انگیز مهندسان و طراحان پروژه طراحی و ساخت هواپیمای کنکورد را نشان میداد.
هواپیمای کنکورد حاصل همکاری فرانسه و انگلیس بود و بسته به طراحی میتوانست حدود ۹۲ تا ۱۲۸ نفر مسافر را با دو برابر سرعت صوت جابجا کند و سرعت ۲۱۸۰ کیلومتر در ساعت برای پروازهای آن ثبت شده بود.
انگلیس و فرانسه خوشحال بودند که مسافران را با سرعت مافوق صوت از فرودگاه شارل دو گل و هیثرو به فرودگاه کندی و سایر فرودگاه های آمریکا جابجا میکنند و ایران هم دو فروند از آن کنکوردها را سفارش داد و تحویل گرفت.
هواپیماهای کنکورد برای اولین بار حرکت فراتر از سرعت صوت را وارد فضای پروازهای مسافری کرد!!
نقدهایی از همان ابتدا به پروژه کنکورد وارد بود:
-ساخت این هواپیما اقتصادی نیست
-بازار برای این محصول آماده نیست .
اما این نقدها نتوانست تولید و عرضهی هواپیمای کنکورد را متوقف کند و پروژه ادامه پیدا کرد.
کنکورد در سال 2000 اولین سانحه خود را تجربه کرد و در این سانحه همه مسافران کشته شدند بعد از سانحه راهکار های فنی برای اصلاح نقص کنکورد پیشنهاد شد که به دلیل نداشتن توجیه اقتصادی هیچکدام به سرانجام نرسید.
در سال 2003 ساخت و تولید این هواپیما برای همیشه متوقف شد.
.
.
حالا ببینیم سندروم کنکورد چیست؟
گاهی وقتا مدیران کسب و کار برای انجام پروژه های بزرگ و جدید که عموما ریسک بالایی هم دارند، آنقدر هیجان زده اند که ناخودآگاه ادامه فعالیتهایی را نادیده میگیرند.
ممکن است فعالیتهای فعلی تنها با کمی بهبود و توسعه به نتایج خوبی دست پیدا کنند، اما واقعیت این است که هیجان آنها کمتر است و کمی خسته کننده به نظر میرسند.
سندروم کنکورد حاصل عدم تعادل بین ریسک و دستاورد است.
و از آن مهمتر ( لطفا به این جمله توجه ویژه کنید) عدم تعادل در نقشهای یک تیم .
زمانیکه یک متخصص به تنهایی وظیفه هدایت یک تیم را بر عهده میگیرد و نظرات سایر نقش های تیم نادیده گرفته میشود، پروژه دچار عدم تعادل و خطاهای شناختی فراوانی خواهد شد.
تصمیم گیری در تیم باید با در نظر گرفتن پارامترها و متغیرهای کلیدی بیشتری گرفته شود.
یک سو نگری چه از طرف متخصصین چه از طرف بازاریابها و چه از طرف استراتژیستها میتوانند منتهی به اجرای پروژه هایی هیجان انگیز اما ناموفق شود.