در امور دولتی دخالت نفرمایند، به جهت اینکه پادشاه مشروطه آن کسی است که هیچکس با او مخالف نباشد و همه مردم با شاه موافق باشند…. بنابراین دخالت اعلیحضرت در امور مملکت به هیچ وجه به صلاح شاه و مملکت نیست.
دکتر مصدق*: [با درخواست محمدرضای ولیعهد از رضاشاه] مرا از زندان بیرجند به احمدآباد منتقل و در آنجا تحت مراقبت مأمورین شهربانی باشم [در سال ۱۳۱۹ خورشیدی، رضاشاه بی هیچ دلیلی و بدون برگزاری هیچ دادگاهی، دکتر مصدق را به بیرجند تبعید کرده بود.] موقع تشرف به پیشگاه اعلیحضرت عرض کردم من این خوبی را تا عمر دارم فراموش نمیکنم. اکنون که شرفیاب شدهام دو استدعا دارم. فرمودند: بگویید.
عرض کردم یکی این است که اعلیحضرت حساب خودتان را با حساب شاه فقید یکی نکنید و الا ورشکست میشوید. فرمودند چرا ورشکست میشوم؟ گفتم برای اینکه اعلیحضرت فقید یک عملی در این مملکت کردهاند که دشمن زیاد دارند، اگر شما فرمودید که هرکس با شاه مخالف بود یا شاه با او مخالف بود من هم با او مخالف هستم، درست نمیشود. شاه باید بفرمایند در راه مملکت، در راه وطن، نه پدر دارم و نه مادر نه خواهر دارم نه برادر، من شاه مملکتم.
دوم اینکه در امور دولتی دخالت نفرمایند، به جهت اینکه پادشاه مشروطه آن کسی است که هیچکس با او مخالف نباشد و همه مردم با شاه موافق باشند…. بنابراین دخالت اعلیحضرت در امور مملکت به هیچ وجه به صلاح شاه و مملکت نیست. مملکتی که رجال ندارد هیچ چیز ندارد. مخالفت من با دیکتاتوری این بود که از خصایص دیکتاتوری یکی این است که مملکت فاقد رجال و دیکتاتور رجل منحصر بفرد باشد. آنهایی که عقیده به این رژیم دارند باید فکر کنند که بعد از دیکتاتور کار مملکت چه میشود.
بنده میخواهم این را عرض کنم که ما که خیرخواه شاه هستیم باید برای شاه ایجاد محبوبیت کنیم باید شاه را در این مملکت به قدری محبوب بکنیم بقدری از شاه تعریف بکنیم بقدری از شاه تقویت بکنیم که با یک واقعه شاه فرار نکند همین. والسلام. دیگر باقیش را نمیخواهم عرض کنم و به پیشگاه شاهنشاه هم عرض میکنم اگر مورد پشتیبانی مردم شدند سلطنت دوام میکند ولی اگر شاه پشتیبانی نداشت آن وقت برای این سلطنت بنده روز خوب نمیبینم.
* سخنرانی دکتر مصدق مجلس شورای ملی، دوره شانزدهم، ۴ خرداد ۱۳۲۹