حمید کردی داریان·۱ ماه پیشبازگشت به خویشتن نخست.گفتگوی میان دومن ، من کودک ، من بزرگ سال ، نوعی تمرین تراپی برای آشتی با خود .
حمید کردی داریان·۱ ماه پیشمیان دونسل ، یک دلمقدمه این داستان، روایت ساده و واقعی من و کودکی است که نسلها را به هم پیوند زده است. فاصلهی پنجاه و هفت ساله تنها عددی روی تقویم است؛ اما
حمید کردی داریان·۱ ماه پیشعشق یک طرفه در سایه سکوت«او مانده بود، او رفته بود. عشق یکطرفهای که در سکوت جاری شد، در نیمکتی زیر درخت باران — جایی که هیچکس نمیبیند.»
حمید کردی داریان·۲ ماه پیشاو دیگر نمی آید ....او دیگر نمیآید؛ داستانی از مرز میان عشق، وابستگی و جدایی، جایی که حقیقت و توهم با هم در میآمیزند.
حمید کردی داریان·۲ ماه پیشپایان نا تمام ....«یک دیدار بینام در دانشگاه، بارانی که جدایی آورد، و خاطرهای که مثل زخمی ناتمام در ذهن دو غریبه شعله میکشد.»
حمید کردی داریان·۳ ماه پیشداستان معنی زندگیوقتی معنا و زندگی مثل توپ پینگپنگ تو رو اینور و اونور پرت میکنن، میفهمی بازی تازه شروع شده…»
حمید کردی داریان·۳ ماه پیشصدای سکوت....معرفی کوتاه داستان درون جنی، هزار روح پنهاناند؛ زخمی از کودکی، سایهای از ترس. حالا آنها فریاد میزنند و سکوت را میشکنند.
حمید کردی داریان·۳ ماه پیشپنجره وگلدان رزماری..روایتی سوررئال از پسری تنها؛ گلدان رزماری، زنی در سایه، پدری غایب و تابلویی که مرز خیال و واقعیت را برای همیشه میشکند. 🌙
حمید کردی داریان·۴ ماه پیشداستان کوتاه «عالیجناب تبعیض»«تبعیض در تار و پود زندگی ما رخنه کرده… قصهای از بیعدالتی، شورش و حقیقتی که همه ما با آن خو گرفتهایم.»
حمید کردی داریان·۴ ماه پیشاین روزهای ما...آب نیست، برق نیست، کار هست، پول نیست؛ آدمها میروند، میزها میمانند. انگار نه دفترمان دفتر است، نه بیداریمان واقعی!