هفته گذشته یادداشتی از خبرنامه مایک کوهن دریافت کردم که به نکته ای کلیدی درباره نقش مالک محصول اشاره کرده بود. اگر مالک محصولید یا به نحوی با مدیریت و تصمیم گیری در ارتباطید، یادداشت زیر را از دست ندهید.
مالک محصول ها شغل سختی دارند. آنها بخشی از زمان خود را صرف درک اینکه مشتریان، کاربران و بازار می‌خواهند به کجا بروند. آنها بخشی از وقت خود را صرف کار با تیم می کنند. این کشش بین خواسته های بیرونی و درونی تنها یکی از دلایلی است که شغل مالک محصول بودن را چالش برانگیز می کند.
البته این به این معنا نیست که مالک محصول باید همه چیز را در مورد همه چیز بداند و نیازی نیست که مالک محصول منبع همه دانش باشد. با این حال، برخی از تیم‌ها و مالکان محصول طوری رفتار می‌کنند که انگار این‌طور است.
برای مثال، فرض کنید ما در حال ساختن یک محصول یا سیستم هستیم که نیازهای تخصصی گزارشگری مالی دارد. حسابدار شرکت ویژگی های جدید را درخواست می کند. نقش مالک محصول تعیین اولویت ویژگی ها است. مالک محصول نیازی به متخصص شدن در حسابداری یا گزارشگری مالی ندارد. کافی است مالک محصول به تیم بگوید: "من به این نتیجه رسیدم که این مهم است. جزئیات دقیق آنچه را که نیاز است را از حسابدار ما دریافت کنید."
مالک محصول در این شرایط از مسئولیت خود چشم پوشی نمی کند. مالک محصول معمولاً در حوزه محصول متخصص کلی دارد. اما این بدان معنا نیست که مالک محصول باید بیشترین اطلاعات را در مورد هر بخشی در محصول داشته باشد. ممکن است کارشناسان تخصصی وجود داشته باشند که مالک محصول تیم را برای پاسخ به آنها ارجاع دهد.
از برخی جهات، فکر می کنم مالک محصول شبیه رئیس جمهور است.
یک رئیس جمهور روزانه با مسائل ریز و درشتی مواجه است و باید درباره گستره متنوعی از موضوعات تصمیم گیری کند. قاعدتا او درباره همه این مسائل، دانش و تخصص عمیق ندارد و از طرفی برای همه موضوعات مشاور متخصص ندارد و در واقع، با توجه به پیچیدگی اداره یک کشور، این امر غیرممکن خواهد بود. در اینجا چیزی که یک رئیس جمهور باید بداند این است که به چه کسی گوش دهد.
رئیس جمهور باید بداند چه زمانی باید بگوید: "خوب، وزیر دفاع، نظر شما چیست؟" و در برخی موارد، جزئیات اجرایی یک تصمیم سیاستی را می توان به عنوان مثال، به وزیر کشور منتقل کرد. با این وجود اما رئیس جمهور نمی تواند بگوید: "من فقط کاری را انجام می دادم که وزیر خزانه داری پیشنهاد کرد."
در مورد محصول هم به همین شکل است؛ مالک محصول بودن به این معنا نیست که او باید تنها منبع خرد در یک پروژه باشد. یک مالک محصول خوب می داند که به چه کسی گوش دهد و به چه کسی واگذار کند، اما همیشه پاسخگو باقی می ماند. بودن یا داشتن مالک محصولی با این طرز تفکر به شما کمک می کند که چابک تر باشید.
