این نوشته اولین دستنوشته من با موبایله ، همیشه حس میکردم که باید برای نوشتن کیبورد جلوت باشه و تق و تق صدای برخورد انگشتات با کیبورد که بصورت نامنظم به گوش میرسه جزیی لاینفک از نوشتنه .
یا اینکه حتما باید کاغذ و خودکاری در کار باشه که بشینی و بنویسی و سیاه کنی سفیدی کاغذ را .
ولی اینبار گفتم این تابوی ذهنی خودمو بشکنم و شروع به نوشتن با کیبورد موبایلم بکنم که نه صدایی موقع تایپ میاد و نه قلم و کاغذی برای سیاه کردن هست .
وقتی دقت کنیم میبینیم ما در طول شبانه روز هم مدام در حال نوشتن با همین کیبورد بی سر وصدا هستیم . در حال کامنت گذاشتن در اینستاگرام و توییتر و ... یا در حال تایپ اس ام اس و پیغام های در تلگرام و واتس اپ و ....
و ساعت های زیادی رو با این جونور سر و کله میزنیم .
و من همیشه برای نوشتن یا باید لب تاپی در کار میبود یا میز و دفتر و خودکاری که خوب این همیشه خودش مانعی میشد برای اینکه تفکراتم رو مکتوب کنم .
آخه درسته که معمولا لب تپ همراهمه و یا همیشه خودکار و کاغذ دارم ولی اینکه در لحظه تصمیم به نوشتن بگیرم با این مانع ذهنی روبرو بود که اینجا نمیشه لپتاب رو باز کنی یا اینکه خودکار و کاغذ درآوردن که توی این شرایط که نمیشه ، (حالا شاید واقعا هم میشد هم تایپ کرد و هم دستنویسی ) .
ولی این مانع ذهنی اجازه به نوشتن نمیداد و تا زمانی که از نظر ذهنی حل نشه ، انجام هم نمیشه (این یه قانونه دیگه)
ولی باید این موانع ذهنی (یا همون ترس ) رو ریخت بیرون با وارد شدن بهشون .
ترس از انتقاد ، ترس از خوب نشدن ، ترس از ایراد داشتن ، ترس از قضاوت شدن ، ترس از خرابکاری و هر ترسی که داریم فقط و فقط یه چیز ذهنی هستند که بهترین راه برای از بین بردنشون ورود به این ترس هاست .
مثلا ممکنه چون من اون استایل نوشتن همیشگی رو ندارم از قضاوت افرادی که این نوشته رو میخونم بترسم یا شاید اون کیفیت مد نظر منو نداشته باشه و هزارتا شاید دیگه که همش شاید هستن ، ولی من به این مانع ذهنی ورود پیدا کردم و از هیچ چیزی نمیترسم و نخواهم ترسید ...
حسام الدین مرادی هستم .