لالهها واژههای صامت خاکاند
گلبرگهایش سرخ، رنگ دردند
پیکرش جامِ بلور است و درونش شرابی از شبنمِ صبحگاه
در زمینِ سخت میروید، همچون افسون،
همچون شعری عاشقانه در دل جنگ، از زبان یک سرباز
روی قلبش جای بوسهای تبدار پیداست
درون رگبرگ هایش خزیده عطری خونین
لاله فریاد زمین است، فریادی سرخ اما بی صدا...