درک کردن مفهوم تغییر تفکر، در روند نوآوری و کارآفرینی امری ضروریست. به این دلیل که تغییر تفکر منجر به تغییر رفتار و عملکرد خواهد شد و این عملکرد جدید، فرد و یا سازمان را در مسیر جدیدی از رشد و توسعه قرار خواهد داد.
به طور کلی طرز فکر به نوع نگاه ما گفته می شود که بر اساس احساسات و هیجانات و تجربیات ما، که گذشته نیز نقش اساسی در آن داشته شکل می گیرد. این افکار هستند که هدایت رفتار ما را در دست دارند و موجب پایه گذاری در سایر انتخابها و تصمیمات ما خواهند شد. این فرایند عملا تحت تاثیر عقایدیست که معطوف به یک تجربه هستند، حال توسط خودمان یا افراد قبل از خودمان و از آنجایی که نگرشهای ایجاد شده جویای ارزش هستند، آن را در استمرار جستجو کرده و بالاخره دوام خود را برای همیشه میسازند.
با تغییر جهان، تغییر روشها نیز الزامی می شود. دیگر روشهای گذشته در دنیای اکنون ما سازگار نخواهند بود و بی شک قرارگرفتن در چنین رکودی به همراه عدم تمایل به تغییر، یکی از مهمترین عوامل توسعه نیافتگی فردی و اجتماعی خواهد بود.
در دنیای امروز لزوم تغییر نگرش فردی و اجتماعی به وضوح دیده می شود .اما برای تحقق بخشیدن به چنین جهشی نخست لازم است که به اهمیت آن پی ببریم.
برای مقدمه، ابتدا باید در خود و در حیطه فردی و شخصی آن را شناخت و تجربه کرد و سپس به فضای گروهی و اجتماعی بسط دهیم که در این مقال مختصری بدان پرداختیم.
" اگر شما هم از تفاوت آنچه بدست می آورید با آنچه توقع دارید به دست آورید ناراضی هستید به این معناست که باید دست به کار شوید."
شاید در دوره ای از زمان برای کسب دستاوردهای جدید، دست به اقدامات متفاوت و یا سعی در تغییر دادن شرایط موجود کردید، اما اینک باید بدانید که موفقیت و یا عدم موفقیت به نگرش ما به مسائل باز میگردد. دلایل بسیاری وجود دارد که بپذیریم.
همیشه بهترین ها عملکرد متفاوتی با بقیه دارند و اگر بخواهیم تمام دلایل را در یک جمله بگنجانیم باید گفت:
" در هر شرایطی برترین ها متفاوت با بقیه می اندیشند."
پی بردن به ضرورت تغییر به تنهایی چندان اهمیتی ندارد بلکه باید با تمام وجود نیاز به تغییر را لمس کرد.
اگر درک روشنی از شخصی که اکنون هستید و فردی که مایلید در آینده بدان مبدل شوید، نداشته باشید، هرگز به عنوان مامور تغییر خود موفق نخواهید شد. چراکه، هدف بدون اقدام فقط یک نیت خوب است و هرگز نمیتواند تغییر را ایجاد کند. بدون شک اگر خود را در قالب فردی موفق ببینید و آن را در رفتار و عادات خود لحاظ کنید، لذت موفقیت را لمس و تغییر را در خود تثبیت خواهید کرد.
توصیه ما اینست که برای این تغییر رفتار (که پیش نیاز ایجاد تغییر در نتیجه میباشد) به یک ساختار منحصر به فرد فکری و یا مجموعهای از باورهای منتخب خودتان دست پیدا کنید. آنهایی که برای موفقیت بدانها نیاز دارید، نه آنهایی که از قبل در برنامه فکری شما گنجانده شده اند.
ساختن ساختارهایی که بخشهای لاینفکی همچون منضبط بودن ، متمرکز بودن و فراتر از همه اینها مطمئن به نفس بودن را در خود جای داده و در شما تقویت میکند، حائز اهمیت است. هرزمان که در اینچنین چارچوبی که ساختید قدم بردارید، دچار ترسی که دیگران به آن دچارند نخواهید شد.
ایجاد یک تغییر تفکر درست در زمان درست، باعث رشد فردی و به دنبال آن رشد اجتماعی و حرفه ای شما خواهد شد. البته ما از مقیاسهای رایج برای رشد صحبت نمی کنیم. در ابتدا رشد به معنای توسعه یادگیری و همچنین راهی جدید در تفسیر و شناخت و تغییر خودتان و توسط خودتان مورد بررسی قرار می گیرد. نه تفسیر قبلی بلکه تفسیری جدید به همراه شناخت تازه ای از مهارتهای لازم برای فعالیتهای هدفمند شما، که در شما وجود دارد اما تا کنون از این زاویه بدان نگاه نکرده بودید. اینجاست که خلاقیت فرصت ظهور پیدا میکند و کار آفرینی و نوآوری عملی میشود.
عقیده، یکی از کلیدی ترین مفاهیم نگرش و طرز فکر است که در مجموع موجب بروز رفتارهای خاص که نتیجه ای واحد را پدید می آورند، خواهد شد.
شیوه تجربه ما از زندگی، عقاید ما را شکل می دهد. ما با هیچ عقیده ای زاده نشدیم بلکه همه آنها را کسب کرده ایم. آنها در درون ما انباشته می شوند و با استمرار و تاییدی که از دیگران می گیرند به ارزش تبدیل شده و در نهایت، زندگی ما انعکاس آن چیزی خواهد بود که در ما تحت عنوان عقاید ما می گذرد و در نتیجه تمام رفتار، اعمال، انتخابها و تصمیمات ما را شکل می دهند.
راه حل اصیل آن است که با تشخیص و روبرو شدن و بررسی مجدد عقاید، افکار و نگرش حاصل از تجربیات گذشته خود و دیگران که به ما القا شده، دریابیم که با اهداف جدید با جهان جدید و با تقاضاهای جدید، همخوانی دارند یا خیر! و در صورت لزوم، آنها را تغییر داده تا تاثیرات و دستاوردهای جدید، که حاصل رفتار و عملکرد جدید ناشی از این طرز تفکر جدید می باشد را بدست آوریم.
البته کار کمی مشکل است! چرا که غالبا در درون ما تمایلی شدید برای موجه جلوه دادن عقیده هایمان وجود دارد. زیرا ما در طول زمان با آنها هم هویت شدیم و آنها را بخشی از خود قلمداد می کنیم.
آسانترین و موثرترین راه اینست که به آهستگی با گرفتن ارزشهایی که در طول زمان به آنها داده ایم غیر فعالشان کنیم. البته با آگاهی و مشاهده تاثیر شان بر روی روند زندگی و اهدافمان.
به خاطر داشته باشید که تمام باورها به طور طبیعی در مقابل هر نیرویی که بخواهد آنها را تغییر دهد مقاومت می کنند. باوری که شکل گرفته، حالا دیگر نابود نمی شود و یا تغییر پیدا نمیکند چرا که، آن ترکیبی از تجربیات، وقایع و ادراکات حسی هستند و یک مفهوم دارای انرژی را شکل داده اند.
می توانید یک باور کار آمد در جهت اهداف خود شکل داده و آنرا جایگزین باورقبلی کنیم. توجه و به کارگرفتن این باور در تصمیمات جدید، انرژی را از باور قبلی گرفته و به باور جدید خواهد داد.
اینک به یک مفهوم جدید دست یافتید که ابزار جدید و مناسب تری برای موفقیت شما خواهد بود. این یک مفهوم از کیمیاگریست! شما از انرژی ای که بر علیه اهداف شما از آن استفاده می شد در جهت متفاوتی و در راستای تحقق خواسته های جدید مطابق با تقاضای جهان امروز، استفاده خواهید کرد.
اندیشیدن فراتر از مرزهای عقیده های موجود را اندیشیدن خلاق می گویند. زمانی که عملا عقیده ای را زیر سوال می بریم و متواضعانه پاسخی برای آن میابیم، درواقع ذهن خود را برای دریافت یک ایده برجسته، الهام یا راهحل، آماده می کنیم.
"بیایید خارج از مرزهای معمول بیاندیشیم"
تا زمانی که ذهن خود را تربیت نکرده باشیم که توقع یک تجربه منحصر به فرد را داشته باشد، فقط آن چیزی را تجربه می کنیم که آن را می دانیم و چیزهای دیگر که در دایره تجربیات ما نبودند، بدون دیده شدن از کنار ما عبور کرده، آنها را انکار و یا حتی مورد حمله قرار می دهیم.
پیشنهاد ما اینست که برای دستیابی به این آزادی ذهنی، ذهن خود را در جهتی تربیت کنید که به یگانگی هر لحظه فارغ از انرژی هر تجربه و عقیده ای از پیش، متقاعد باشد.
" این رمز یک فرد همیشه پیروز است."
توصیه: برای ارزیابی خود میتوانید لیستی از عقاید فعالتان را تهیه کنید و سپس با بررسی آن دریابید که با کدام یک از آنها اقدامات خود را برای رسیدن به اهدافتان محدود کرده اید؟
"ذهن خود را تربیت کنید که در حیطه احتمالات بیاندیشد نه تجربیات"
اینک شما با اهمیت و تاثیر باورهای خود آشنا شدید، می دانید که آنها الفبای ساختن الگوهای شما در زندگیتان هستند که اقدامات شما را تنظیم میکنند. آگاه شدن از الگوهای فکری خود، اولین قدم تغییر شماست. یادتان باشد آنچه بدان اعتقاد دارید روی موفقیت و شکست شما تاثیر میگذارد.
برای خروج از محدوده به ظاهر امن که موقعیتهای تکراری و قابل پیش بینی و خالی از فضای نو آ وری را برای شما به وجود آورده و نیز ایجاد تغییر در سطح باورهایتان، به این موارد توجه کنید :
پر بارترین موقعیتها در رشد زمانی پدید می آیند که ما را وادار به خروج از یکنواختی در فعالیتهایمان می کنند. آنها ما را در معرض تصمیمات جدید قرار می دهند، تصمیماتی که جهانی جدید را پیش روی ما خلق میکنند.
حال که با نسخه جدید تر و متفاوت تری از خود، ملاقات کردید وقت آنست که این فرایند را به روابط بین فردی و حرفه ای خود برده و تغییرات شگرفی را در راستای تحول و موفقیتهای اجتماعی، سازمانی و درنهایت مالی خود به ثمر برسانید.
از مخالفت و مقاومت در برابر تغییر دادن روشهای سنتی و کلاسیک در مدیریت و تصمیم گیری های مهم دست بردارید، روشهای نوین در راستای توانمند سازی شما و حرفه شما، همچون عقاید جدید و رفتار جدید در شما و گروه هایتان، منتظر شما هستند تا نتایج متفاوت و شگفت انگیزی را برای شما به ارمغان آورند.
جهان امروز ابزارهای جدیدی را در جهت ارتقای مهارتهای انسانی (به عنوان یک سرمایه اصیل و کارآمد ) به شما پیشنهاد می کند. که نتیجه آن توانمند سازی خودتان، گروهتان و حرفه تان را تضمین خواهد کرد.
" برای دستیابی به نتایج متغییر، تغییر را از درون خود و از درون سازمان خود شروع کنید"