طرحواره خویشتن داری ناکافی
همه ما ممکنه گاهی اوقات خیال کنیم برای رسیدن به هدف های خودیاآنچه برای ما مفیداست نظم وانظباط الزم را نداریم
این میتواند عالمت طرحواره خودانظباطی ناکافی باشد.
ممکن است که ما نتوانیم ناامیدی هارفتارهایا انگیزه های خودمان راکنترل کنیم واین باعث شود که ما احساس گناه کنیم یا
احساس کنیم انسان بی عرضه ای هستیم.
کسانی که طرحواره خویشتن داری ناکافی ویا خودانظباطی ناکافی دارند افرادی هستند که نمیتوانند تکانه ها ووسوسه های
خودراکنترل کنند.
وقتی این طرحواره فعال میشودمادوست داریم که از ناراحتی فاصله بگیریم وانگیزه نداریم که کارهارا شروع کنیم.
وگاهی انقداز مشکالت فرارمیکنیم ودست به رفتارهای خودویرانگرانه مانند مصرف موادمخدروالکل رابطه جنسی کنترل نشده
وقمار واقدام به جرم میکنیم که ممکن است برای ما مشکالتی به وجودبیاید.
علت به وجود امدن این طرحواره این است که ما نمیتوانیم احساسات خودراتنظیم کنیم ویاپریشانی های خودراکنترل کنیم.
چرا طرحواره خویشتن داری وخودانظباطی ناکافی درماشکل میگیرد؟
۱)والدین ممکن است به فرزاندان خودکنترل کردن و صبرکردن را یاد نداده باشند.
۲)والدین ممکن است خودشان الگوی خوبی برای خویشتن داری نبوده باشندوهم نداشته باشندوشخصیت هیجانی وعصبانی داشته
باشند.
۳)شرایط خانه آشفته بوده ودعوابین اعضای خانواده خواهروبرادرهابسیار زیاده بوده وپرخاشگری یک رفتارطبیعی بوده باشد.
۴)اختالالت نوروتیک مثل وسواس اظطراب وافسردگی باعث شکل گیری طرحواره خویشان داری ناکافی درفردشده باشد.
۵)حمایت زیادوالدین ازفرددرکودکی ونوجوانی باعث میشودکه آن هامسولیت پذیرومنضبط نباشند.
۶)شخصیت فردبه لحاط ژنتیکی هیجانی بوده وازهمان کودکی خلق وخوی کودک دشواروتکانشی را داشته است.
۷)دریک خانواده بسیار منضبط ومحدودیت های واقع بینانه بزرگ نشده باشه وممکن است والدین خیلی سخت گیر ویا خیلی
زیادآسان گیرباشند.
اهداف درمان طرحواره خویشتن داری ناکافی
هدف اصلی درطرحواره خویشتن داری در درمانگران این است :که به افراد کمک کنندتابفهمند باید رضایت لحظه ای رافدای
اهداف آینده ورضایت ماندگارکنند.
یادبگیرندکه مزایاومعایب بروریزی وتخلیه هیجان چیست،تامتوجه شوندکه اهمیت بیش ازاندازه به هیجان دادن چقدربه لحاظ
شغلی ،ارتباط بامردم، پیشرفت وموفقیت هایش آسیب واردمیکند.
طرحواره پذیرش جویی وجلب توجه
کسانی که دچارطرحواره پذیرش جویی وجلب توجه اندهمیشه میخواهندنظردیگران راجلب کنندودوست دارندبه شکل های
مختلفی بازیبایی وشهرت موردتوجه قراربگیرندهرچقد تعداد تعریف وتمجیداطرافیانشان زیادباشد، بازهم برایشان کافی نیست،
وبه دنبال احساس رضایت وخوشنودی بیشترهستند.
آن هابه این دلیل به دنبال تحصیل دانشگاهی نمیروندکه عالقه مندباشند.بلکه به دلیل اینکه دیگران آن هارا بپذیرند
مثال درسال های اخیردرکشورما رشته پزشکی وروانشناسی طرفداران زیادی دارد
زیرا روانشناسان وروان پزشکان ممکن است موردتوجه زیادی قراربگیرند
کسانی که بااین افراد ارتباط نزدیکی دارنداحساس خوشایندی ندارندزیرا تمام رفتارواعمالشان برای خوشنود کردن دیگران است
وعالوه برآن ممکن است که مغرورهم بنظربرسند.
آن ها ممکن است بخاطرپیشرفت های خودشان احساس غرورزیادکنند ودائمادیگران را تحقیرکنند.گاهی اوقات ممکن است
درحرف زدنشان بادیگران مخفیانه آن هارا مسخره کنندتاخودشان راباالترنشان دهند
کسانی که دچارطرحواره پذیرش جویی وجلب توجه اندمهم ترین مسئله زندگیشان دریافت تایید وتوجه دیگران استاحساس
ارزشمندیشان به این بستگی دارد دیگران درباره آن هاچه فکرمیکنندنه اینکه خودشان چه هستند
دراین طرحواره فردبسیاراصرارداردکه عشق ومحبت ازسمت دیگران دریافت کندواگرکه به اندازه ای که میخواهدآن هارا
دریافت نکنداحساس ترس ناامنی میکند.
عالئم طرحواره پذیرش جویی وجلب توجه
این افرادگاهی اوقات بسیارمطیع هستند زیرا میخواهندنظردیگران راجلب کنند.
گاهی اوقاتم چاپلوسانه رفتارکنندوازدیگران زیادتعریف کنند.بعضی اوقاتم ممکن است به پول جایگاه اجتماعی معروفیت
وپیشرفت وموفقیت فقط به دلیلی اینکه میخواهند توجه دیگران راجلب کنند تاکید بسیاردارند.
طرحواره پذیرش جویی وجلب توجه دوچهره دارد
۱)این افراد دوست دارند دیگران به آن هاتوجه کنندواین باطرحواره اختالل شخصیتی نمایشی هم پوشی دارد.
۲)این افراد دوست دارندکه همواره موردتوجه قراربگیرندواین بااختالل شخصیتی خودشیفته هم پوشی دارد.
ریشه های طرحواره پذیرش جویی وجلب توجه والدین باید بدانندکه کودکان هیچ تصویرکاملی ازخوب وبدبودن یک عمل
ندارند.وتمام کارهای والدین را درست میدانندوازآن هاالگوبرداری می کنند،گاهی اوقات بعضی والدین الگوهای خوبی برای
فرزندان خودنیستند.
۱)بسیاری از والدین برای اینکه درنظردیگران محبوب باشند فرزندان خودراتشویق به محبوب بودن میکنند،ازآن
هامیخواهندازخویشتن واقعی خودشان یعنی احساس های اصلی وطبیعی خودشان فاصله بگیرندوبه خویشتن کاذبی که
موردتاییددیگران بچسبندوالدین چابلوس که به دنبال جلب توجه دیگران هستند خودشان حاضرندکه دست به هرکاری بزنندتاتوجه
دیگران راجلب کننداین والدین ممکن است به اهمیت وآبرو درنزد دیگران اهمیت بدهند.
۳)والدینی که به دنبال چشم هم چشمی وفخرفروشی هستند.
۴)والدینی که بسیاربه هم دیگربامحبت هستندبسیاردوستدار بچه وفرزندساالرهستندهم ممکن است که زمینه سازشکل گیری این
طرحواره باشند.
طرحواره استحقاق وبزرگ منشی
همه مادرمراحلی اززندگی به خودمان افتخارمیکنیم، یادرموقعیت های مختلف این راحق خودمان میدانیم که شرایطی
بهتروامکاناتی عالی داشته باشیم ویاابزارهاورفاه بیشتری داشته باشیم.
این احساسات تااندازه ای طبیعی هستند.
چه کسی هست این را دوست نداشته باشد؟
وگاهی وقتابرای اینکه عزت نفس خودراحفظ کنیم واعتمادبه نفس خودراباالببریم الزم هم هستند.
اما افرادی هستندکه دائما این احساسات وخواسته هارادارند.
آن هارابهترین هارافقط برای خودشان میخواهندوفرقی ندارد برایشان که دیکران چه برداشتی ازخواسته آن هادارند.
آن هادیگران را ابزار میدانند.
آن هاخودشان را مستحق چیزهای گوناگون میدانند و به همین دلیل ممکن است اصال توجه نکنند که رفتارشان چه تاثیری برروی
دیگران می گذارد.
طرحواره استحقاق چیست؟
یعنی فردتمایل داردخودرابرترنشان بدهدبه دنبال قدرت است ومیخواهدموقعیت های ویژه وخاص رابه وجودبیاورد.
طرحواره استحقاق چند جهره دارد
گاهی اوقات افراد خودشیفته لوس هستند
به این معناکه خیال می کنندکه دیگران برده آن هاهستند
گاهی اوقات افراد خودشیفته وابسته هستندبه این معناکه خیال می کنند که کسانی که به آن هاوابسته هستند باید درخدمت آن
هاباشند.
گاهی اوقات افرادخودشیفته پنهان هستندبه این معناکه افرادبسیار محبوب ودوست داشتنی هستندوبسیارباآبروباشرف بااخالق
ومردم دار وخیرهستندامادرحقیقت همه این کارهارا برای آن انجام می دهندکه دیگران راتحت سلطه خود دربیاورند.
گاهی اوقات خودشیفته عصبی هستندبه این معناکه درحالت عادی بسیار خوب هستندواخلاق مهربانانه دارنداماوقتی عصبی
میشوند دیگردست خودشان نیست وآنگاه هیچ کس نمیتواند دربرابرشان بی ایستد.
نشانه های طرحواره های استحقاق
۱)فرد به نیازهای اطرافیان خودتوجه نمیکند وبه دنبال راحتی خوداست.
۲)به راحتی به دیگران توهین میکنند وآن هارا تحقیرمیکنند.
۳)درمحیط های جمعی ممکن است اهمیتی به قوانین ندهند.
۴)ممکن است که به خاطرزیرپاگذاشتن قوانین وچارچوب هازیرسوال قراربگیرند.
طرحواره رهاشدگی
آیاتابه حال این احساس راداشته ایدکه ترس داشته ایدکسانی که برای شمابسیارمهم هستندمانندهمسرتان یاخانواده تان ناگهان شمارا
ترک کنندیابمیرند؟
آیاوقتی که وارد رابطه ای میشویدبه شدت ترس داریدکه روزی شمارارهاکند.
آیاگاهی اوقات باتنهایی خودمی سوزید ومی سازیدوواردرابطه نمیشوید؟
اگربله ممکن است شماگرفتارطرحواره رهاشدگی شده باشید.
طرحواره رهاشدگی الگویی ازعادت های فکری ورفتاری است که ازکودکی شروع شده ا ست فردی که طرحواره رهاشدگی
رادارد ممکن است درخانواده ناامن بزرگ شده باشد یادرخانواده ای که بیش ازاندازه ازاوحمایت کرده اند.
افرادی که طرحواره رهاشدگی دارندهمیشه ترس از دست دادن دیگران رادارند.
آن هاهمیشه نگران اند که رهاشوندوتنهابمانندیاعزیزانشان را دراثرمرگ ازدست بدهند.
آن هاعمیقاباوردارندکه سرنوشت آن هااین است.
گاهی آن هاناامیدازعشق دیگران هستند.
به طورکلی دونوع طرحواره رهاشدگی وجوددارد
طرحواره رهاشدگی براساس وابستگی:که فردبیش ازاندازه موردمحافظت ومراقبت قرارگرفته است،والدین بیش از اندازه مراقب
اوبوده اندواویادنگرفته است که گاهی تنهاومستقل باشد.
طرحواره رهاشدگی براساس بی ثباتی:که فرددرشرایطی رشدکرده که کامال ناپایدارونامطمئن وبی ثبات بوده هیچ کس
درکناراونبوده واوراهمیشه نادیده گرفته اندیاخانواده ای که پرازدعواوناامنی، جدایی ویاگاهی اوقات طالق بوده است.
چه چیزی باعث میشود که افراد گرفتار طرحواره رهاشدگی بشوند؟
طرحواره رهاشدگی بااختالل اضطراب اجتماعی ارتباط بسیارزیادی دارد.
)اولین ومهم ترین دلیل به وجودآمدن آن ژنتیک وبیولوژیک است.
کسانی که این طرحواره رادارند ممکن است که چسبنده باشندودرهرموقعیتی به والدین ومراقبین خودبچسبندومانندهم سن وساالن
خودنباشند.
۲)ممکن است که درکودکی ازپدریامادرخودبه مدت طوالنی دورباشندمثال:مادر به مدتی بستری باشد یاپدرومادرجداشده باشند.
۳)ممکن است والدین دعوای طوالنی داشته باشند.
۴)ممکن است که فرزندتوسط فرددیگری به جزوالدین رشدکرده باشد.
۵)ممکن است به دلیل اینکه والدین شماصاحب فرزنددیگری شده باشندوتمام توجه راآن فرزند کوچیکترجلب کرده باشد.
۶)همانطورکه توضیح دادیم گاهی اوقات مراقب بیش از اندازه والدین هم میتواندطرحواره رهاشدگی را درافراد به وجودبیاورد.
طرحواره منفی گرایی وبدبینی
این طرحواره باطرحواره بی اعتمادی فرق داره اگه شماعینک مشکی برچشمانمان داشته باشید،همه چیزراممکن است سیاه
ودودی ببینید.
بعضی ازافرادگویا که روی چشمانشان عینک مشکی وجوددارد.
آن هاهمیشه بر روی جنبه های منفی زندگی تمرکزمی کنند،آن هاهرگززیبایی های زندگی مانندآشنایی،تولد،بهاروبسیاری ازلذت
های دیگررانمی بینند.آن هاهمیشه خیانت،جدایی،مرگ وازدست دادن رامی بینند.
انگاراین افراد دائمادرحال آه وناله هستند.
به طورکلی طرحواره منفی گرایی باعث می شودکه فردیک ایدوئولوژی منفی ازجهان داشته باشد.
مانندکسانی که ممکن است که وسواس فکری داشته باشند.
اودرحالتی ازترس همیشگی ،بالتکلیفی،اعتمادبه نفس وخوشحالی کم به سرمی برد.
طرحواره منفی گرایی یعنی جهان جای خوبی نیست،وای کاش زندگی وجودنداشت!
این افرادممکن است گاهی بخاطراین طرحواره ازدواج نکنندوبچه دارنشوند.
کسانی که این طرحواره رادارندغالبادرمحیط های ناسالمی رشدکرده اند.
درخانواده هایی که بامحرومیت ومشکالت زیادی روبه روبوده اند.
این افراد دردورنج زیادی راتحمل کرده اند.
درهرموقعیتی افرادی که طرحواره منفی گرایی دارندجنبه منفی زندگی را می بینند.
یکی از مراجعینم آقایی بودکه بعدازتالش بسیارزیاد تبدیل به فرد موفقی شده بوداماهمیشه زندگی راغم انگیزوناراحت کننده می
دید.
طرحواره شکست چیست؟
بعضی انسان هادائما ذهنشان درگیراین است که من انسان بازنده ای هستم ودیگران باهوش ترازمن هستند.
بعضی هاهم می گویندوقتی به موفقیت نزدیک میشوم ناگهان کاری می کنم که موفیقت هایم را ازدست بدهم.
بعضی ازافرادهم ممکن است باوجوداینکه افرادموفقی باشند،اماخیال کنندکه افرادشکست خورده ای هستند.
عالئم طرحواره شکست :
۱)برای به دست آوردن مهارت شغلی تالش نمیکنیم.
مثال ممکن است که اطالعات خودرابه روزرسانی رسانی نکنیم،یاتحصیالت خودراتمام نکنیم یامهارت های تحصصی
رایادنگیریم.
۲)ممکن است بعضی ازکسانی که طرحواره شکست راداشته باشندمشغول به کاری باشندکه درسطح تحصیالت واستعدادهای آن
هانباشد.مثالممکن است که درفیزیک استعدادعالی داشته باشداماشغل اورانندگی است.
۳)برای پیشرفت شغلی تالش نمیکند.
۴)دوست نداردکه برای دیگران کارکند.
۵)شغل پیدا میکنداماشغلش راممکن است ازدست بدهد.
۶)دائماازاین شاخه به آن شاخه میپردوهمه کاره هیچ کاره است.
۷)احساس میکندکه ظاهراآدم بی استعدادواحمقی است وخودش رابه دردنخورمیداند.
۸)به دنبال پل های میرودکه احتمال شکست درآن هابسیارزیاداست.مانندورزش های حرفه ای وبازیگری.
۹)برای توانمندی هاواستعدادهایش ارزش قائل نیست وضعف های خودش رابزرگ میداندوموفقیت هایش راکوچیک میداند.
۱۰)همسری راانتخاب میکندکه ازاوموفق ترباشدکه یاازاومحافظت کندویادائما اورا راهنمایی کند.
۱۱)سعی میکندباتمرکزبیش ازاندازه برجنبه های ظاهری زندگیش مثل جوانی،خوشتیپی وجذابیت وایثارگری وزیبایی کمبودهای
درونی خودراحبران کند.
طرحواره خویشتن تحول نیافته ویاخودگرفتار
اگرکه فردی بیش ازاندازه ارتباط عاطفی واحساسی زیادی بایکی ازافرادزندگی اش به خصوص والدین داشته باشد،به صورتی
که فردیت خودش راورشداجتماعی خودش راازدست بدهد،ممکن است گرفتارطرحواره طرحواره خودگرفتارباشد.
والدینی که این کاررامیکنندبیشتربه این دلیل است که میخواهندازفرزندان خود محافظت کنند،اماغافل ازاینکه فرزندان ممکن است
که هویت مستقل درآن هاشکل نگیرد.
درجامعه به این افراد بچه ننه میگویند.
کسانی که اگرمیخواهندآب بخورندبایدبایک نفرمشورت کنندوهمه چیزراباآن هادرمیان بگذارند.
یکی ازمراجعینم خانمی بودکه می گفت شوهرمن نخودبه دهنش نم نمی کشدهمه چیزرابه مادرش می گوید.انگارکه مادرش
درخانه مازندگی می کند.شوهراین فردگرفتارطرحواره خودگرفتاربود.
کسانی که این طرحواره رادارندآنقدردرشخصیت افرادمحبوب زندگیشان غرق میشوندکه نمیشود مرزهویت آن هاراازهم تشخیص
داد.
بعضی ازآن هاوقتی باهمسرشان ازدواج می کنندممکن است که درشخصیت همسرشان ذوب شوند.
مابادرمان طرحواره خودگرفتارمیخواهیم به افراد کمک کنیم که خویشتن واقعی خودشان رااز دیگران جداکنندوحدومرزتعیین
کنند،احساس خودرابگویند،آرزوهاونیازهای خودرابه زبان بیاورند.
یکی از اقداماتی که برایشان انجام می دهیم این است که لیستی ازفیلم ها،کتاب هاوفعالیت های موردعالقه شان رابرای ما
بنویسند.
آیاهمسرشماهم این ویژگی هاراداردواحساس می کنیدبچه ننه هست؟
طرحواره محرومیت هیجانی:
کسانی که درخانواده های سردی سردی رشدمی کنندوازلحاظ احساسی درمحرومیت کامل بوده اند.
اگرباشش موردازعبارت های زیرموافق باشید،احتماالگرفتارطرحواره محرومیت هیجانی هستید:
۱)من هیچ وقت احساس نکردم که برای کسانی مهم هستیدیاموردحمایت عاطفی کسی قرارنگرفته ام.
۲)من فکرمیکنم هیچ وقت نیازهای من درروابط ازلحاظ احساسی برآوردنمیشود.
۳)من کسی رانداشته ام که برای مشاوره وراهنمایی من راکمک کند.
۴)من احساس هاونیازهای خودرابسیاری اوقات نمی دانم.
۵)همیشه حس می کنم درزندگی من خالوجوددارداما نمی دانم چرا؟
۶)من احساس خاصی نسبت به کسی پیدانکرده ام ،اگرپیداکنم بسیاردیراین اتفاق می افتد.
۷)من خیلی دیروکم احساسات خودرابه دیگران می گویم.
۸)به لحاظ احساسی من رابطه کمی بامردم دارم.
۹)وقتی بچه بودم کسی به احساسات من توجه نمی کرد.
۱۰)وقتی بچه بودم والدینم به اندازه کافی من رابوس وبغل نمی کردند.
به طورکلی سه نوع فقرومحرومیت احساسی وجوددارد:
۱)محرومیت ازتوجه:یعنی ممکن است والدین شمارابوس وبغل ونازونوازش نکنند.
۲)محرومیت ازهمدلی:یعنی ممکن است والدین احساسات درونی شمارانفهمند.
۳)محرومیت ازراهنمایی:کسی نبوده که درمواقع الزم شماازاوراهنمایی بجوید.
کسانی که طرحواره محرومیت هیجانی دارندممکن است درآینده افرادی خودشیفته وقرقروباشند.
گاهی اوقات هم اصالاحساسات خودرابه دیگران نمی گویندواگرهم بگویندبسیاردیراست.
آن هاممکن است درباره احساسات خود حرف نزنندزیرانگران هستندکه مبادادیگران احساسات آن هارا نادیده بگیرند.آن هاممکن
است خودراشکست خورده بدانند.
طرحواره محرومیت هیجانی باافسردگی ارتباط نزدیکی دارند.
زمینه ای ارزش هابرای شما مهم است؟
۱)خانواده )به جزازدواج وپدرومادری/فرزندپروری
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۲)ازدواج /زوجین /روابط صمیمی
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۳)پدرومادری )فرزند پروری(
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۴)روابط دوستانه وزندگی اجتماعی
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۵)شغل/کار
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۶)تعلیم وتربیت /آموزش
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۷)اوقات فراغت/تفریح وسرگرمی
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۸)معنویت
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۹)شهروندی/زندگی عمومی
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۱۰)خودمراقبتی جسمانی)رژیم،ورزش ،خواب
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۱۱)مسائل زیست محیطی
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۱۲)هنر،بیان خالقیت.زیبایی شناسی
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
میزان عملکردشمابرااساس ارزش ها
۱)خانواده )به جزازدواج وپدرومادری/فرزندپروری(
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۲)ازدواج/زوجین/روابط صمیمی
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۳)پدرومادری)فرزندپروری(
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۴)روابط دوستانه/زندگی اجتماعی
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۵)شغل/کار
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۶)تعلیم وتربیت/آموزش
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۷)اوقات فراغت/تفریح/سرگرمی
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۸)معنویت
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
۹)شهروندی/زندگی عمومی
۱۰ ۹ ۸ ۷ ۶ ۵ ۴ ۳ ۲ ۱
پرسشنامه ارزش های زندگی
مواردی که دراین لیست هست حوزه هایی اززندگی است که برای بعضی افرادارزشمنداست.
یعنی مادرچه زمینه هایی بایدارزش هایمان رابیابیم.
مابه عنوان روانشناس نگران هستیم که کیفیت زندگی شمادرهرکدوم ازاین زمینه وحوزه هاپایین اومده باشد.
یکی ازنشانه های کیفیت اهمیت دادنی است که شمادرزمینه های مختلف زندگی به ارزش های اون زمینه میدهید.
مثال کمک به مردم برای من ارزشمنداست پس برای من اهمیت بسیاری دارد.
وقتی آموزشی تمام میشودمن بازهم پیگیرباشم چه درارتباط بامراجعین چه درارتباط با گروه درمانی هاواین باعث
میشودکه دراین زمینه کیفیت آموزش بسیارخوب باشد.
شمابایدجمالت مربوط به هرحوزه رابخوانیدوازنمره یک تاده ارزیابی کنیدونمره بدهید.
۱)یعنی این حوزه اصالبرای من اهمیتی ندارد.
۱۰)یعنی این حوزه خیلی برای من اهمیت دارد.
این حوزه هاکه دراینجا اسم برده شده است که شامل ۱۲حوزه می باشدبرای همه افرادیکسان نیست مثال ممکن است
من درزمینه آموزش ویادگیری نمره ده بدهم ولی درزمینه فرزندپروری نمره شش را.
برا اساس حس شخصی خودارزیابی کنید.
بعدازاینکه فرم اول رو پرکردید،
فرم دوم راپرکنید.
هدف ازپرکردن فرم دوم این است که شما تاچه اندازه مطابق ارزش هاتون رفتارمیکنید؟
هرکسی ممکن است دریکی ازاین زمینه هایاچندتابهترعمل کند.
به عنوان مثال،من دراینجانمره ای که به آموزش می دهم شش باشدولی اطرافیانم نمره ده رابدهند.
برا اینکه نمره واقع بینانه بدهیم،توجه کنیدکه درطول هفته گذشته چه کارهایی راانجام داده اید.
۱)یعنی اینکه کارهای من درطول این هفته اصالمطبق با ارزش های من دراین حوزه نبوده است.
۱۰)یعنی اقدام های من کامال منطبق با ارزش دراین حوزه بوده است.
بعدازاینکه پاسخ هارا دادید،حاالباید
پاسخ هایتان راارزیابی کنید.
اولین نکته به تمام حوزه هایی که برای شمابسیارمهم است ونمره باالیی داردمثالنهم ودهم ونمراتی که درفرم دوم داده
ایدیعنی میزان عملکردبراساس ارزش هادقت کنید.
ببینید چقدباهم همخوانی دارند.
مثال اگه عملکردتان نمره شیش وهفت بیاوردیعنی عملکردتان خوب است.
ولی اگه اختالف شان بسیارزیادباشد مثال: درفرم اول به آموزش ده رابدهم ولی درفرم دوم نمره سه رابدهم یعنی
اختالف بیشترازشش عدداست.
آن هایی که باالی شش نمره کم داریدیعنی دراین زمینه درزندگی مشکل جدی وجوددارد.
شمابایدارزش های خودرادراین زمینه بشناسیدوشروع به کارکنید.
می توانیدتمام امتیازات راجمع کنید،ودوعددقسمت اول و دوم راهرحوزه رادرهم ضرب کنیدمثالدرفرم اول حوزه
خانواده امتیازده راگرفته ایددرفرم دوم امتیازچارراگرفته ایدمیشودچهل امتیازشما.
وبعدنمرات به دست آوردیدیعنی نمرات حاصل ضرب حوزه هادر هم هست راباهم جمع کنیدوبعدتقسیم بردوازده
کنیدوآن وقت میانگین امتیازخودرابه دست آورید.
به طورکلی میانگین معدل حدوسط امتیازبیشترمردم شصت ویک است،
اگرامتیازشماکمتراست خودراسرزنش نکنید.
این فقط یه ارزیابیه نه امتحان.
کیفیت زندگی شما پایین است.دلیلش این است که ارزش هادرزندگی ات نمی درخشند.
اگرحوزه های کمی درزندگی تومهم باشدازخودت بپرس آیامن واقعا باخودم صادق بوده ام یانه؟
ممکن من بعضی حوزه هابرایم مهم باشدبعضی حوزه هاخیر.
تحقیقات نشان داده است که اگربیشتراین حوزه هابرای شمابی اهمیت است عالمت آشفتگی روانی است که گاهی
اوقات نیازمندکمک روانشناسان است وگاهی اوقات هم برای کسانی که خودآگاهی دارندیادرمسیرآن هستندمثالافرادی
که درگروه های خویشتن جدیدماهستندمی توانندباخودمطرح کنندوباتوجه اموزش هایی که می بینندمشکل راحل کنند.