پست 4
RHiNO: Really High-value New Opportunity
کرگدن: فرصت جدید خیلی با ارزش
RhiNO چیست؟
اغلب، افراد خارج از تیم محصول - به ویژه کسانی که در فروش و بازاریابی هستند - می توانند با یک فرصت جدید با ارزش بالا مانند امکان فروش یا جذب مشتری خاص انگیزه بگیرند. RhiNO ممکن است چیزی شبیه این بگوید: "اگر ما فقط ویژگی X را داشتیم، می توانستیم این فروش را انجام دهیم." و در حالی که نیت RhiNO خوب است، رویکرد آنها میتواند ترسناک و مخرب باشد.
چرا کرگدن ها خطرناک هستند؟
چند مشکل احتمالی در تسلیم شدن به درخواست های RHINO وجود دارد. اول، در حالی که آنها اغلب سعی می کنند به شما بگویند که ساده است، به ندرت چنین است. هر ویژگی جدیدی که بسازید خود به خود جان خواهد گرفت. این می تواند پیچیدگیهایی را در پایگاه کد شما ایجاد کند، ممکن است نیاز به تغییراتی در آموزش محصول شما داشته باشد، یا مشکلات پشتیبانی ارائه دهد. این پیامدهای ناخواسته پرهزینه و زمان بر هستند. ثانیاً، وقتی به درخواستهای بیاعتبار زیادی رسیدگی میکنید، به جای شناسایی مشکلات اصلی تجربه شده توسط طیف وسیعی از مشتریان، بر راهحلها تمرکز میکنید. این محصول شما را با ویژگی هایی که مشتریان بسیار کمی از آنها استفاده می کنند، درهم می ریزد و بر قابلیت استفاده و پیچیدگی درک شده تأثیر می گذارد. بهجای مجموعهای از محصولات و ویژگیهای یکپارچه، پیشنهادات قوی برای عرضه به بازار، و متمایزکنندههای منحصربهفرد، تنها یک مورد را خواهید داشت. و مدیران محصول، محصول فرانکشتاین را مشاهده خواهند کرد کرد. وقتی همه چیز گفته شد و انجام شد، هیچ تضمینی وجود ندارد که حتی در وهله اول به درآمدی که RhiNO امیدوار کننده است، برسید.
کرگدنهای وحشی در کمپانی Scale Factor داستان هشداردهندهای از آنچه ممکن است اشتباه پیش برود دارند که اینجا برایتان تعریف میکنیم داستان این است که وقتی RhiNO حکومت می کند و شما به جای ایجاد ارزش برای مشتریان خود به دنبال پول می روید.
یک سال، این شرکت 100 میلیون دلار جمعآوری کرد در حالی که ادعا میکرد در حال توسعه نرمافزار پیشرفته هوش مصنوعی است که گویا حسابداری مکانیزه و هوشمند و اتوماسیون را برای مشتریان خود انجام میداد. در عوض، آنها مخفیانه حسابدارانی را استخدام کردند که به صورت دستی دفترچه های مشتریان خود را تکمیل می کردند. آنها نه تنها به آنچه وعده داده بودند عمل نکردند، بلکه کارشان اغلب پر از خطا بود. سپس مشتریان مجبور بودند کار را دوباره انجام دهند یا شخص دیگری را برای اصلاح اشتباهات استخدام کنند. در ژوئن 2020، ScaleFactor اعلام کرد که تعطیل می شود، کارکنان خود را اخراج کرد و پول نقد را به سرمایه گذاران باز گرداند.
منظور مان اینجا تمرکز روی یک نرم افزار عالی است. شما با یک چشم انداز شروع می کنید، به استراتژی خود می رسید و در نهایت در مورد تاکتیک های خود تصمیم می گیرید. اما تسلیم شدن در برابر کرگدن این رویکرد را تغییر میدهد. کرگدن بدون آزمودن مفروضات شما یا تلاش برای تأیید اینکه مسیر درستی است، مستقیماً وارد تاکتیکها میشود.
اگر RhiNO را دنبال کنید در نهایت با یک نقشه راه سرگردان یا بدتر از آن مواجه خواهید شد.
HiPPO: Highest Paid Person’s Opinion
اسب آبی: نظر پردرآمدترین افراد
اسب آبی چیست؟
یک معمای رایج برای مدیران محصول این است که بفهمند چگونه بدون اختیار تأثیر بگذارند. مدیران محصول نمی توانند استخدام یا اخراج کنند - آنها پاسخ می دهند و به ذینفعان گزارش می دهند - و معاونان یا مدیران عامل در نهایت بودجه و تصمیمات تجاری را کنترل می کنند. زمانی که این معاونین، مدیران عامل یا سایر افراد با عملکرد بالا به دیدگاه مدیر محصول گوش می دهند و در گفتگوی آزاد در مورد جهت محصول شرکت می کنند، این بهترین حالت است. اما گاهی اوقات، رهبران می توانند به HiPPO تبدیل شوند.
این یعنی چی؟
«اسب آبی ها رهبرانی هستند که آنقدر به خود اطمینان دارند که برای تأیید صحت باورهای غریزی خود نه به ایدهها و نه به دادههای دیگران نیاز دارند. کریس دروز در فوربس می نویسد، با تکیه بر تجربه و هوش خود، آنها به سرعت مواضع متناقض را سرنگون می کنند و نظرات زیردستان را نادیده می گیرند.
چرا HiPPO ها خطرناک هستند؟
از آنجایی که مشاغل آنها آنلاین است، مدیران محصول می توانند با HiPPO مخالفت کنند. این باعث می شود کسانی که بودجه و قدرت بیشتری دارند همیشه قوانین را وضع کنند. کار در محیطی که در آن حکومت HiPPO ها برای مدیران محصول دلسرد کننده است. و HiPPOها نه تنها به روحیه آسیب میرسانند، بلکه محصولات یا ویژگیهایی را که تأیید نشدهاند، از بین میبرند.
وضعیت ممکن است به چیزی تبدیل شود که جان کاتلر آن را "کارخانه ویژگی" می نامد. در یک Feature Factory، تیمها بر روی خروجی – کد و ویژگیهایی که ارسال میکنند – تمرکز میکنند بدون اینکه درک کنند تأثیر کارشان را ارزیابی میکنند.
اسب آبی ها در داستان وحشیانه ران جانسون، مدیر عامل سابق JC Penney، به ما نشان می دهد که در بدترین سناریوی HiPPO چه اتفاقی می افتد.
در حالی که جانسون قبلاً در نقش های رهبری در اپل و تارگت بسیار موفق بود، در JC Penney اشتباهات جدی انجام داد. همانطور که فوربس گزارش می دهد، "هنگام ایجاد تغییرات، جانسون به جای اطلاعاتی که در مقابلش بود به قلب خود اعتماد کرد." اگرچه گزارش شده است که نتایج گروه فوکوس به او نشان داده که به وضوح نشان دهنده ترجیح قوی مصرف کنندگان برای تخفیف است، جانسون با اجبار یک ماتریس قیمت گذاری ثابت برای همه بازرگانان تلاش کرد. سردرگمی متعاقب آن و انحراف مصرف کنندگان باعث کاهش 25 درصدی فروش شرکت بود.در زمان جانسون در JC Penney، این شرکت در 17 ماه یک میلیارد دلار سوخت کرد.
در پست بعد درباره گورخر و مرغ دریایی خواهیم نوشت.