لیمونادی·۵ سال پیشدر بازی زندگی....در بازی زندگی....یاد میگیری:اعتماد به حرف های قشنگ بدون پشتوانه،مثل آویختن به طنابی پوسیدست..یاد میگیری:نزدیکترین ها به تو ...گاهی میتوانن…
لیمونادی·۵ سال پیشدر دنیای امروزدر دنیای امروز :فقر آتشی است که خوبیها را می سوزاندو ثروت پرده ایست که بدیها را می پوشاندو چه بی انصافند آنانکه یکی را می پوشانند به احترام…
لیمونادی·۵ سال پیشبراي کسي که ميفهمدبراي کسي که ميفهمد، هيچ توضيحی لازم نيست و برای کسی که نمیفهمد، هر توضيحی اضافه است!آنان که ميفهمند عذاب ميکِشند و آنان که نمیفهمند عذ…
لیمونادی·۵ سال پیشنشان عشق چيست ؟ای که می پرسینشان عشق چيست ؟عشق چيزی جز ظهور مهر نيستعشق يعني مشکلي اسان کنيدردي از در مانده اي درمان کني.در ميان اين همه غوغا و شرعشق يعني…
لیمونادی·۵ سال پیشدو سیاستمدار...دو سیاستمدار داشتنددر داخل یک رستوران با هم بحث می کردند.گارسون از آنها پرسید: در مورد چه چیزی بحث می کنید؟سیاستمدار: ما داشتیم برای کشتن ١…
لیمونادی·۵ سال پیشحکایت دانا و نادانمردی نادان در محضر ارسطو به مردی دانا خرده گرفت و از او بدی ها گفت. دانا نیز خاموش نماند و به نادان پرخاش کرد. ارسطو به مرد نادان چیزی نگفت…
لیمونادی·۵ سال پیشعشق ...عشق . . یک چیزِ قشنگیست . . خرابش نکنیممعنی اش رنگ و ریا نیست . . خرابش نکنیمهرکسی صاحب زر گشت . . که او قارون نیستهر کسی رفت به میخانه .…
لیمونادی·۵ سال پیشتنها امید و تکیهگاهت رو فراموش نکن ...حكايت كوتاه و شيرين?مردی از اولیای الهی، در بیابانی گم شده بود. پس از ساعتها سردرگمی و تشنگی، بر سر چاه آبی رسید. وقتی که قصد کرد تا از آب…
لیمونادی·۵ سال پیشهیچوقت ابروی کسی رو نبریدآتش و آب و آبرو با همهر سه گشتند در سفر همراه.عهد کردند هر يکى گم شدبا نشانى ز خود شود پيداگفت آتش به هر کجا دود استميتوان يافتن مرا آنجاآب…
لیمونادی·۵ سال پیشعده ای در برق و بوران عده ای در پول خلقعده ای در برق و بوران عده ای در پول خلق هر دو رقصیدند اما این کجا و ان کجا ... عده ای زیر برف عده ای بر ماسه ها هر دو غلطیدند اما این کجا و…