ویرگول
ورودثبت نام
نویسنده|ویراستار|ناشر|سارا مرتضوی
نویسنده|ویراستار|ناشر|سارا مرتضوی
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

جز از کل


29/آبان/1401

باورتون میشه اکثر موقع‌ها یادم میره که چندمه یا چند شنبه‌ست؟! بعد میام توی نت سرچ کنم تا ببینم چندمه. مثلا دیروز هی زنگ می‌زدم به چاپخونه، بعد فهمیدم جمعه است که کسی جواب نمیدن. امروز که چهار بیدار شدم کلا زدم تو کار آهنگ رقص، حال استوری گشتن هم نداشتم، همش دارکه. حالا اینو بیخیال.

دیروز کتاب جز از کل نوشته استیو تولز که 656 صفحه بود، تموم شد و من موندم چرا اینقدر طرفدار داره، مثل سمفونی مردگان که هی می‌گفتن قشنگه!

داستان از زمان مردی به نام جاسپر نقل شده بود که توی زندانه و داستان زندگی پدرش رو می‌نویسه. لحنش طنزِ غمگینه. داستان از زمانی شروع میشه که جاسپر بچه است، بعد از سرطان مادرش تعریف می‌کنه و مغز قاطی پدرش. هی فلش بک میزنه به زمان‌ها مختلف. مثلا وسط کتاب در مورد آشنایی پدر و مادرش میگه که عاشق هم نبودن و پدرش جاسپر رو نمی‌خواست. از ترک مادرش میگه و اینکه توی غذاش مرگ موش می‌ریخته!

بعد در مورد عموش میگه که اول ورزشکار بوده ولی بعد قلدرهای مدرسه پاش رو داغون می‌کنن و اون دیگه نمی‌تونه کریکت بازی کن پس یه جانی میشه و به زندان میره.

پدر جاسپر یه مدت تیمارستان بوده ولی بعد تصمیم می‌گیره زندگی جدیدی رو شروع کنه و دوباره ازدواج می‌کنه و باز دوباره ازدواج می‌کنه. نماینده مردم میشه و در آخر مردم ازش شاکی میشن و زن و عشق دوره‌ی جوونیش رو می‌کشن. در آخر وقتی با جاسپر داره از کشور میره روی یه کشتی می‌میره.

خیلی خلاصه گفتم. سمفونی مردگان یا اسپرسو هم همینطور بود، یه سری شخصیت داره توی رمان‌هاشون که مغزهاشون قاطه. بگذریم!

دو روز پیش یه صفحه‌آرایی گرفتم که 800 صفحه بود و باید تبدیل به دو جلدش می‌کردم. اولش گفتم با ایندیزاین طرح می‌زنم ولی چون قیمتش از نظر مشتری بالا بود با ورد گفتم حلش می‌کنم. یه چیز ساده‌ی دانشگاهی. من برم سر کار!

راستی! کتابی که امروز شروع می‌کنم به نام (یک دقیقه برای خودم) از اسپنسر جانسونه.

داستانجز از کلروزنوشتهسارا مرتضوینویسنده
من یه کتابخون و ویراستار حرفه‌ایم که طی یک برنامه تنظیم‌شده کار می‌کنم:)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید