
در سازمانهای امروزی، موفقیت تنها به تخصص فنی یا تجربه کاری محدود نمیشود. آنچه بیش از هر عامل دیگری بر عملکرد سازمان اثر میگذارد، نحوه رفتار افراد، شیوه ارتباط آنها با یکدیگر و چگونگی واکنششان در موقعیتهای مختلف کاری است. بسیاری از چالشهای مدیریتی، تعارضهای درونسازمانی و حتی افت بهرهوری، ریشه در نادیده گرفتن همین تفاوتهای رفتاری دارد.
به همین دلیل، مدلهای رفتارشناسی بهعنوان ابزارهایی کاربردی برای شناخت بهتر نیروی انسانی مورد توجه قرار گرفتهاند. در میان این مدلها، مدل DISC یکی از شناختهشدهترین و پرکاربردترین آنها در حوزه منابع انسانی، مدیریت و توسعه سازمانی است.
مدل DISC بر این اصل استوار است که رفتار انسانها را میتوان در چهار الگوی اصلی دستهبندی کرد. این چهار الگو نشان میدهند افراد چگونه تصمیم میگیرند، چگونه با دیگران ارتباط برقرار میکنند، در برابر فشار کاری چه واکنشی دارند و چه عواملی آنها را باانگیزه میکند. نکته مهم این است که هیچکدام از این تیپها برتر از دیگری نیستند؛ بلکه هرکدام ویژگیها، توانمندیها و چالشهای خاص خود را دارند و در جایگاه مناسب میتوانند بسیار مؤثر باشند.
در ادامه، این چهار تیپ رفتاری و نقش آنها در سازمان بررسی میشود.
افراد دارای تیپ رفتاری D معمولاً افرادی قاطع، جسور و هدفمحور هستند. آنها تمرکز زیادی بر نتیجه دارند و ترجیح میدهند کارها سریع و مستقیم پیش برود. این افراد از چالش استقبال میکنند و در شرایط بحرانی توان تصمیمگیری بالایی دارند. به همین دلیل، اغلب در نقشهای مدیریتی، رهبری تیم یا هدایت پروژهها دیده میشوند.
با این حال، اگر این تیپ رفتاری بهدرستی مدیریت نشود، ممکن است به شتابزدگی، بیتوجهی به نظرات دیگران یا ایجاد فشار در تیم منجر شود. شناخت این تیپ به سازمان کمک میکند تا از قدرت تصمیمگیری آنها استفاده کند، بدون آنکه به روابط انسانی آسیب وارد شود.
تیپ I بیشتر بر روابط انسانی و تعامل اجتماعی تمرکز دارد. این افراد معمولاً پرانرژی، خوشبیان و الهامبخش هستند و میتوانند فضای مثبتی در سازمان ایجاد کنند. توانایی بالای آنها در برقراری ارتباط باعث میشود در حوزههایی مانند فروش، بازاریابی، آموزش و روابط عمومی بسیار موفق باشند.
با این حال، تمرکز زیاد بر ارتباط و هیجان ممکن است باعث کاهش توجه به جزئیات یا نظم کاری شود. زمانی که این تیپ رفتاری در کنار ساختار مشخص و برنامهریزی قرار گیرد، میتواند نقش بسیار مؤثری در رشد سازمان ایفا کند.
افراد دارای تیپ S معمولاً آرام، قابل اعتماد و وفادار هستند. آنها به ثبات و امنیت اهمیت میدهند و در ایجاد هماهنگی میان اعضای تیم نقش کلیدی دارند. این افراد شنوندگان خوبی هستند و به حفظ روابط سالم در محیط کار کمک میکنند.
نقطه ضعف احتمالی این تیپ، مقاومت در برابر تغییر و تصمیمگیریهای سریع است. با این حال، اگر تغییرات بهدرستی برای آنها توضیح داده شود، میتوانند به یکی از ستونهای اصلی سازمان تبدیل شوند.
تیپ C به دقت، منطق و نظم شناخته میشود. این افراد قبل از تصمیمگیری همه جوانب را بررسی میکنند و به کیفیت و استاندارد اهمیت زیادی میدهند. حضور آنها در بخشهایی مانند مالی، برنامهریزی، تحلیل داده و کنترل کیفیت بسیار ارزشمند است.
در عین حال، کمالگرایی و حساسیت بالا به جزئیات ممکن است باعث کندی در تصمیمگیری شود. شناخت درست این تیپ کمک میکند تا میان دقت و سرعت تعادل برقرار شود و از توان تحلیلی آنها به بهترین شکل استفاده شود.
مدل DISC به سازمانها کمک میکند تا بهجای برخورد یکسان با همه کارکنان، تفاوتهای رفتاری را بشناسند و مدیریت کنند. این شناخت باعث میشود افراد در جایگاه مناسبتری قرار بگیرند، ارتباطات بهبود پیدا کند و تعارضها کاهش یابد.
سازمانهایی که از DISC بهصورت آگاهانه استفاده میکنند، معمولاً:
تصمیمهای دقیقتری در جذب نیرو میگیرند
تیمهای هماهنگتری میسازند
بهرهوری بالاتری دارند
و رضایت شغلی کارکنانشان بیشتر است
در نهایت، شناخت رفتار انسانها یکی از مهمترین ابزارهای موفقیت سازمانی است؛ ابزاری که اگر درست استفاده شود، میتواند تفاوتی جدی میان یک سازمان معمولی و یک سازمان حرفهای ایجاد کند.