🕯 Rain melody·۲۳ روز پیشآوار خاطراتمن می خواستم نجاتش دهم، اما همه چیز را بدتر کردم. می خواستم در آغوش بگیرمش و به او بگویم که هیچ چیز همیشگی نیست و این هم مانند خیلی سختی ها…
🕯 Rain melody·۲ ماه پیشپری کوچک غمگینمن پری کوچک غمگینی را می شناسم که در اقیانوسی مسکن دارد و دلش را در یک نی لبک چوبی می نوازد، آرام، آرام پری کوچک غمگینی که شب از یک بوسه م…
🕯 Rain melody·۲ ماه پیشmy mind&meبعضی وقتها صداهایی که در سرم هستند من را به دوئلی دعوت می کنند. صداها من را به جاده ای می فرستند که انتهایی ندارد، فقط راه می روم و همه چیز…
🕯 Rain melody·۲ ماه پیشتکه گمشده ماهدست نوشته ها و متن های من تکه ای از روح من هستند، قطعا بیانگر زندگی من نیستند و صرفا در ذهن من شکل گرفته و آن را با شما در میان می گذارم.