لیلا بانو
لیلا بانو
خواندن ۱ دقیقه·۱۰ ماه پیش

دلخوشکُنک های یهویی😊

بعد از یک هفته استراحت دارم میرم سمت شرکت با همسر جان

از سرویس جا موندم.پشتم باد خورده بعد از این مدتی که توفیق اختیاری شامل حالم شد و نوبت من شد که برم تعطیلات

تو شرکت های مواد غذایی، ماه اول زمستون ،فشار کار کمتر میشه چون تا اومدن محصولات جدید که مخصوص این فصلِ مثل گل محمدی ،بالنگ و بِه، هر کس که بخواد میتونه چند روزی بره مرخصی اختیاری و یا اجباری

منم اینو نمیدونستم وشنیدن این خبر برام مثل وزیدن یک نسیم خنک ودلچسب تابستونی لذت بخش بود

امسال هم اونهایی که مرخصی زیاد طلبکار بودن به شکل اجبار وماها که چند ماهیه مشغول کار شدیم وروزای مرخصیِ کمتری طلب داریم به اختیار، میتونیم از این موهبت استفاده کنیم.😅

منم چون مامانم میخواست مهمون خونم بشه ،از خدا خواسته مرخصی گرفتم و یک هفته، هم استراحت کردم وهم از وجود مادرم تو خونه وهوای دلپذیر ی که نعمت وجودش برامون به ارمغان آورده بود فیض بردیم😊

وحالا بعد از یک هفته ی لذت بخش و پر از آرامش

دارم با پشتی باد خورده😒و دلی که نمیخواد تنبلی رو بذاره کنار ،میرم دوباره تبدیل بشم به یک کارگر زحمت کش😊

پیش به سوی کار

خاطرهدلنوشتهبعد از تعطیلاتآرامشجالبیجات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید