taravat
taravat
خواندن ۳ دقیقه·۳ سال پیش

تله ای به نام روزمرگی که شما را به کام مرگ می کشاند!

دلیل اصلی روزمردگی ملال هست. پس بهتره اول مفهوم ملال رو برسی کنیم و این توصیف خیلی کمک می کنه تا بتونیم راه حلی براش پیدا کنیم. یکی از بزرگترین رنج های بشر همین حس روزمرگی و ملاله.


توصیف ملال به زبانی ساده

ملال به نوعی یک حس بی تابی و بی قراری و بی حوصلگی است که شما می خواهید یک کاری انجام دهید تا از این وضعیت خلاص شوید اما نمی دانید چه کاری باید انجام دهید. ملال نوعی آرزو و البته همزمان نوعی ناتوانی است . یک آرزوی عمیق برای برانگیخته شدن و البته ناتوانی در برآورده کردن این آرزو است. ملال وضعیتی است که شما می خواهید اما نمی توانید؛ در واقع ملال خواستن اما نتوانستن است.

عوامل بروز روزمرگی یا ملال

احساس ملال میتونه به 4 دلیل درون ما به وجود بیاد. یکی از این دلایل یکنواختیه. یعنی وقتی ما از نظر حسی با اطلاعات و تجربیات یکنواخت مواجه هستیم با ملال رو به رو می شویم. دومین دلیل نداشتن هدف و معناست. یعنی ما یک کارهایی هم انجام می دهیم که جدید است اما چون معنایی برای آن نداریم، آن کار ما را دچار ملال می کند. سومین دلیل بحران اراده است، یعنی ما گاهی می دانیم که چه کاری باید انجام دهیم اما نمی توانیم آن کار را انجام دهیم.و چهارمین دلیل ملال، عدم ارتباط بین چالش ها و مهارت هاست.

روزمرگی در کودکان و نوجوانان

پژوهش ها نشان می دهد که ملال با سن نیز در ارتباط است. این جمله را احتمالا از بچه ها زیاد شنیده ایم که می گویند حوصله ام سر رفته است و جوری این را می گویند که انگار واقعا در رنج بزرگی هستند. و در واقع پژوهش ها هم نشان می دهد که آنها به طرز بسیار دردناکی حوصله شان سر می رود و دچار ملال می شوند.

رابطه روزمرگی و ملال با پیشرفت

ملال باعث کنجکاوی نیز می شود. یعنی همین نیرویی که به تو می گوید که کاری انجام دهی یا جست و جویی را شروع کنی، باعث بسیاری از پیشرفت های ما شده است. گاهی رنج محرکی است برای خلق داستان های جدید. ملال می تواند باعث خیلی از فاجعه های بزرگ هم بشود، مثل جنگ. متوجه شده اند که یکی از دلایل مهم بسیاری از جنگ ها همین احساس روزمرگی است. یعنی آدم ها دفن شده اند در یکنواختی و روزمرگی و جنگ فرصتی را برای آنها فراهم می کند که هیجانی عجیب اما وحشتناک را تجربه کنند.

مفهوم پارادوکس در ملال

ملال به طرز جالبی هم حاصل تنوع کم و هم حاصل تنوع زیاد است. در مفهوم پارادوکس انتخاب، وقتی تعداد گزینه های ما خیلی زیاد می شود ما عملا فلج می شویم و نمی توانیم انتخاب کنیم. یعنی همان اتفاقی رخ می دهد که وقتی گزینه ها کم هستند ما تجربه می کنیم. تا سال ۲۰۱۰، قبل از تولد شبکه های اجتماعی واژه ملال و کسل به شدت در گوگل جست و جو میشد اما پس از آن واژه افسردگی به شدت از آن پیشی گرفت.

یعنی فرد به درجه ای از یاس می رسد که دنبال راهی برای رهایی از این احساسات می گردد. بسیاری از ما هم بجای دنبال راه حل گشتن، اکسپلور اینستا را بالا و پایین می کنیم و انواع مختلف محرک های بیرونی و جالب را به مغز خود پمپاژ می کنیم که شاید از این روزمردگی بیرون بیاییم اما هر روز حالمان بدتر می شود.

پاسخی که ما به ملال می دهیم، پاسخ اشتباهی است.

ما خیلی چیزها را اشتباه فهمیده ایم. مثل این جمله : لحظه را دریاب! برداشت ما از این حرفِ خوب برداشت نادرستی است. ما فکر می کنیم لحظه را دریاب یعنی کاری را انجام بده فارغ از اینکه انجام آن چه ضرری می تواند داشته باشد. اما تفسیر دیگری می تواند از این جمله وجود داشته باشد.

ملال هم یک حال است. یک حال عجیب که با همه حال ها یک فرق مهم دارد و آن فرق این است : ملال حالِ بی حالی است. فقدان همه حال ها. یعنی ملال یک حال و یک مودی است که باعث می شود ما نتوانیم هیچ حال دیگری را برای مدتی تجربه کنیم. نه عصبانی هستیم، نه خوشحال ،نه اندوهگین … ما بی حالیم، حالِ بی حالی!

منبع : پیویو مگ

در پیویو بیشتر بخوانید:

چگونه ساعت بیولوژیک بدن خود را تنظیم کنیم؟
با احساس خستگی همیشگی چه کنیم ؟ علل خستگی و نحوه مدیریت آن
روانشناسیروزمرگیافسردگیبی قراریبی حوصلگی
کپی رایتر در پیویو
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید