F_baghrean·۱ ماه پیشقانون کارمابرخی افراد اصلاً کارما را درک نمی کنند. آنها فکر می کنند همه چیز از پیش تعیین شده است، برای همین اعمالشان هم چندان اهمیت ندارد چون خدا، از…
F_baghrean·۳ سال پیشبهارم خواهد آمدامروز هم برای دیدنت آماده شدم مثل بیست و یک روز گذشته...دوباره ساک کوچک لباس هایت را مرتب کردم و پودرِ خوشبویی که هفت ماه قبل با ذوق و شوق…
F_baghrean·۳ سال پیشلحظاتی که برنمی گردندجای تو امن است اینجا در دلِ منمغزم پر شده از بگو مگو های امروز،شهاب دیگر به تنها چیزی که اهمیت نمی دهد زندگی سخت و پیچیدی امروزمان هست.باغچ…
F_baghrean·۳ سال پیشخسوف چشمهایمخسوف چشمهایماتفاقی که در این لحظه شاید مرا به آرزویم می رساند، فرا تر از چیزی بود که در تمامِ سالهای عمرم آنرا شنیده و یا حس کرده بودم.با…
F_baghrean·۴ سال پیشتصویر یک رویاروزهای نبودنت را بی نفس طی می کنمتصویر یک رویاباپدر کنار اتوبوسی ایستاده ام. به اطرافم نگاه می کنم وباخودم فکر می کنم. چقدر دلم برایش تنگ ش…
F_baghrean·۴ سال پیشخواب های سپیدخواب دستهایم را به تو می رساندخوابهای سفیدفضایِ ذهنم مثل یک آسمانِ تاریک پُراز ابرهایِ سفید پراکنده است. ابرهایی که هرکدام یکی از خوابهایم…
F_baghrean·۴ سال پیشروشنفکر کیست؟اتاق تاریک با چه چیزهایی روشن می شود؟ شمع، چراغ یا یک لامپ؟ هرکدام از این وسایل نورانی می توانند بقدر انرژیی که دارند بر تاریکی غلبه کنند.ا…
F_baghrean·۴ سال پیشعشق بی ثمرنیم ساعت از رفتنش گذشته ومن هنوز لبه ی تختم نشسته ام و عقربه ی احساسم روی چند کلمه اش گیر کرده. اول صبح که پیدایش شد از روی ایوان حیاط به…
F_baghrean·۴ سال پیشدیدارفاصله ی قدمهایم تا دیدارش کمتر از روزهای ندیدنش شده بود. هرچه به لحظه موعود نزدیکتر می شدم ثانیه ها کندتر می گذشت.نمی خواهم بدانم امروز که…