پارت 15
بعد از سه ماه
ایزاوا
اصلان خاله کی بر میگرده دلم واسش تنگ شده.
اصلان
واقعا نمیدونم یه دوهفته ای هم هست که تودو و ایزومی نتونستن باهاش ارتباط بر قرار کنن.
تاکا
عمو یعنی مشکلی واسش پیش امده؟.
تودو
فکر نمیکنم ،اون خیلی قدرتمد تر از ایناس اعصبانی که بشه حتی منم ازش میترسم.
-واقعا واسش مشکلی پیش نیومده که نه ،مجازاتش باید خیلی زود تر اینا تمومش میکرد.
-اه ایزومی چرا به سرعت میره طرف در،وایسا شاید برگشتتند.
ایزومی
شما کی هستین ؟بانو چرا به این وضع افتاده؟حالش خوبه؟اصلا واسه چی پشت تو سواره؟
یکی از افراد دم در
اول سلام،دوم من اژدهای سیاهم وایو ،سوم اینا که همراهمن مثل اینکه خدمه زلدان منم دقیق نمیدونم،چهارم دو هفته پیش بهش رعد و برق بهشتی چند بار خورد بهش بعد به این حال روز افتاد،پنجم یکی از اینا میتونست چیزای عجیب ببینه واسه همین به سختی تونستیم انجارو پیدا کنیم،شش بهتره یه کاری بکنین زلدا هنوز بیهوشه.
ایزومی
همه تون بیان تو ولی دست از پا خطا نکنید.
تودو
بیار زلدارو اینجا روی این مبل ،اصلان بالشت بیار .
اصلان
دارم میار صبر کن،بچه ها نترسین خوب حالش خوب میشه.
وایو
اتش من درمان کنندس ولی درمانش نکرد چرا؟
تودو
بدنش از بیرون هیچ جادویی رو وقتی بیهوشه قبول نمیکنه باید دستی درمانش کنیم،ایزومی ،اصلان شما از گیاهان داردیی چیزی سر در میارین؟
یکی از همراه ها
ببخشید من یه روح طبیبم اسمم چیارا ست ،اگه اجازه بدین من میتوانم کاری انجام بدم .
ایزومی
پس چرا قبلا انجام ندادی هان؟
چیارا
میشه با فریاد نزدن هم حرف زد،من واقعا نمیدونستم الان که شما ها اینو گفتین فهمیدم.
ایزومی
اصلان برو کمکش ،سریع چیزی که میخواین از جنگل پیدا کنین.
اصلان
واسه اطلاع میگم که من بدون اجازه زلدا حتی یه قدم هم نمیتونم از قلعه خارج بشم.
ایزومی
اوه راست میگی یادم نبود،پس خودم میرم.
......................................
چیارا
برین کنار تا بتونم راحت کارم و بکنم اینقدر فضا رو بستین نمیشه نفس کشید.
اصلان
از کی یه روح مرده سر گردان نفس میکشه؟
چیارا
واسه خودم نمیگم واسه خواهر میگم.
ایزومی
به چه اجازه ای بهش میگی خواهر؟
چیارا
به اجازه خود زلدا،کارم تموم شد حالا ببرینش توی اتاقش دورش رو هم خلوت کنین تا خوب استراحت کنه.
.........................................