سارا حسینینسب·۳ ماه پیشمجموعه داستان آسمان کیپ ابرمجموعه داستان آسمان کیپ ابر از محمود حسینیزاد را تمام کردم. سیزده داستان داشت که با زبان منحصر به نویسنده نوشته شده بود. فرم هم چندان پیچ…
سارا حسینینسب·۴ ماه پیشاین جمعهموسیقی و جمعه صدای موسیقی میبردم به عالمی دیگر. ضرب مضرابها روی سنتور حالم را جا میآورد. تازگیها معاشرت با دیگران هم کیفورم میکند. هر…
سارا حسینینسب·۱۰ ماه پیشسهشنبهها با نظامیسهشنبهها با نظامی را دوست دارم.تصاویر سوررئالیستی کمتر دیده شده در هفت پیکر نظامی میتواند جایگزین بسیاری انیمیشنها و فیلمهای بیمحتوا ب…
سارا حسینینسبدرصاحبان قلب های صورتی·۱ سال پیشتغییری کوچکامروز غمگین بودم و هوای بهار کرختم کرده بود. از روزهای بلند دل خوشی ندارم. افسردگی فصلی من در بهار و تابستان است که روزها تمامی ندارند انگا…
سارا حسینینسب·۱ سال پیشگفتمانی کوتاه با سلینسال نو شده و رمان سفر به انتهای شب را دست گرفتهام.اوایل کتابم.سلین آورده:"فقط زندگی است که به حساب میآید."و من میگویم:آقای نویسنده تو حق…
سارا حسینینسب·۱ سال پیشانسان و حیوانکتاب انسان و حیوان صادق هدایت را خواندم و از انسان بودنم شرم کردم و نکتهای که از هدایت آموختم را در ذهن مرور کردم و نوشتم:شک دارم به مخلوق…
سارا حسینینسب·۱ سال پیشروز بزرگداشت حافظنشست صمیمانه عاشقان ادبیات به بهانهی بیستم مهرماه روز بزرگداشت حافظ در مرکز صدا و سیمااستاد در پیامهایی از دانشجویانش دعوت میکند تا در نش…
سارا حسینینسب·۱ سال پیشحکایتی از کافکاموش گفت: « آخ، دنیا هر روز تنگتر می شود. اول چنان فراخ بود که وحشت میکردم. به راه خود ادامه دادم، خوشحال از اینکه سرانجام در دوردستها،…
سارا حسینینسب·۱ سال پیشادامهدادنسیامین روز مهر است و بعد از بیدار شدن گلدان را پشت پنجره در حال آفتابگیری میبینم. چه زیبایی دارد این سبزیِ ریشه نهفته در خاک. و تلاش برای…
سارا حسینینسب·۱ سال پیشهمهی این خالیها آسان نیست بغض دختری جوان را ببینی و هقهق گریهاش را بشنوی و آرام بمانی. اول طفره میرود از گلاییدن. سنگینی باری مضاعف روی دوشش را حس میک…