در این ساعت در دل این شبهای بیانتهای افکار، جایی که افقهای آشکار و پنهان همزمان در دل هم گم میشوند، به دستور بزرگی ناچارم از دل تاریکی بیرون بیایم تا اندیشههایم را که در گوشهگوشهی ذهنم سر به شورش برداشتهاند، در دنیای بیرون به اشتراک بگذارم.
هر چند برخلاف میل باطنی دستور دارم افکارم،خیالات بیقرارم را، در جایی منتشر کنم که دیگران نیز آنها را ببینند و بخوانند؛ جایی که در نگاه هر چشم، مفهومی پنهان و رمزآلود خود را نمایان سازد. در این میان، نام کانالی که در آن قدم میزنم، باید همچون خودِ این افکار، چیزی باشد میان تاریکی و نور، میان ابهام و روشنی. و چنین شد که اسم کانال شخصی ام در تلگرام از فام آزادی به واگویه وار تغییر یافت. و مجاب شدم این صفحه ویرگول را هم راه اندازی کنم
واگویه وار، جایی برای من است، و در عین حال جایی برای شما، جایی که در آن از افکار و مشاهدات و تجربیاتم به نثر ساده و ادبی خواهم نوشت جایی که هم من و هم شما میتوانیم با هم همصدایی کنیم در سکوتها، و از اعماق دل خود واگویههایی بیرون کشیده و به دنیای بیپایان افکارمان بسپاریم. از این پس، در این فضای نامحدود، هر روز واگویههایی خواهم نوشت، و شما را دعوت میکنم به شنیدن، به خواندن، به همراهی با این سفر درونی. چه کسی میداند، شاید در این واگویهها، گمشدهای از خودتان را بیابید، گمشدهای که همیشه در عمق افکار شما نهفته بوده است.