در لشکر مو های تو این قافیه گیج است
گه گاه مریض ست و گهی نیز اسیر است
ان پیچش پر پیچ و خم زلف تو ای دوست
باعث شدن کافری اهل یقین است
ای دخمله گندمی و ناز پری رو
وی بانمک وبا ادب و باز پری رو
تقصیر و گناه دل بی در به در کیست
این حالت غمگین شدن و حالت ابرو
غمگین شدنت حالتی از محنت و اندوه
لبخند تو ارام ترین شعر زمین است
گویند غریبی به شهر خودت ای دوست
خندیدن تو مرهم زخم های عمیق است